چکیده:
سابقه و هدف: یافتن روشهای درمانی موّئثر بر ارتقای معنویت افراد بهویژه همسران» در
سازگاری و افزایش روابط صمیمانة آنان و جلوگیری از طلاق و مسائل خانواده بسیار سودمند و
منطقی است. هدف این پژوهش مقایسة اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT درمان هیجانمدار EFT و درمان تلفیقی بر معنویت خانوادههای متقاضی طلاق
مراجعهکننده به مراکز مشاورة شهرستان ساری بود.
روش کار: پژوهش حاضر تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با
گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش خانوادههای مراجعهکننده به مراکز مشاورة شهرستان
ساری بودند. شرایط ورود به مطالعه نداشتن اعتیاد همسران و هوشبهر بالاتر از ۸۵ بود. ابتدا
افراد به پرسشنامة معنویت فراگیر پاسخ دادند و از میان آنان ۶ زوج که نمرهشان پایینتر از
متوسط بود به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب؛ و بهطور تصادفی در چهار گروه قرار
گرفتند. سپس گروه آزمایشی یک. ۱۰ جلسة درمانی ACT گروه دو ۱۰ جلسة درمانی EFT و گروه سه, ۱۶ جلسه آموزش تلفیقی دریافت کردند و به گروه گواه هیچ آموزشی داده نشد.
در پایان» همسران با مقیاس معنویت فراگیر آزمون مجدد شدند و آزمون پیگیری بعد از
گذشت یک ماه اجرا شد. دادهها به دلیل طبیعی بودن با آزمون تحلیل کوواریانس و کرویت
ماچلی تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله
هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکردهاند.
بافتهها: تحلیلهای آماری نشان داد که سه روش درمان ACT EFT و تلفیق این دو روش
درمانی موجب افزایش معنیدار بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق در مقایسه با گروه
گواه شد.ء اما تفاوت معناداری بین سه روش درمان مشاهده نشد. ماندگاری اثر درمان هر سه
روش نیز در پیگیری یک ماهه نشان داده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که معنویت تغییرپذیر است و با آموزش و درمان بهزیستی
معنوی افزایش مییابد. از سوی دیگرء یافتهها گویای اصالت ACT و EFT در افزایش
بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق و کاهش میزان طلاق بود. بنابراین» میتوان هر سه
روش مذکور را برای ارتقای بهزیستی معنوی به کار برد.
خلفیة البحث وأهدافه: العثور علی طرق علاجیة مؤثرة فی رفع مستوی الروحیة لدی الأشخاص وخاصة
الزوجات، فی التوافق وزیادة العلاقات الودیة لدیهم والحؤول دون الطلاق لقضایا الأسرة هو أمر منطقی و مفید
جدا. الهدف من هذا التحقیق هو مقارنة مدی تأثیر العلاج المرتکز علی القبول والإلتزام، العلاج المرتکز علی
العاطفة والعلاج المرکب علی روحیة الأسر المطالبة بالطلاق المراجعة الی المراکز الاستشاریة فی مدینة ساری.
منهجیة البحث: التحقیق الحالی، هو تجریبی من نوع العمل الاختباری السریری بحسب خطة الاختبار المسبق-
الاختبار اللاحق مع مجموعة المراقبة. وکان المجتمع الإحصایی هم الأسر المراجعة الی المراکز الاستشاریة فی مدینة
ساری. وشروط الدخول فی الدراسة کانت عدم الإدمان لدی الزوجات ومعدل ذکاءما فوق ۸۵. فی البدایة
قدم الأشخاص الأجوبة علی الإستمارة الشاملة للروحیة و من بین هؤلاء تم اختیار ۵6 زوج کانت علاماتهم
أقل من الوسط بأسلوب أخذ العینات المتاحة وبشکل عش وائی تم وضعهم فی أربع مجموعات ومن ثم المجموعة
الاختباریة رقم واحد خضعت لعشرة جلسات علاجیة ACT والمجموعة رقم اثنین، عشر جلسات علاجیة EFT
والمجموعة رقم ثلاثة خضعت لستة عشر جلسة علاج مرکب. ولم تخضع المجموعة الشاهدة لأی جلسة
تعلیمیة. فی الختام، تم مجددا اختبار الزوجات بمقیاس المعنویة الشاملة وتم القیام بإختبار المتابعة بعد مرور مدة
شهر واحد. المعلومات وبسبب کونها عادیة تم تحلیلها مع اختبار التغایر وکرویت ماتشلی. تمت مراعاة جمیع
الموارد الأخلاقیة فی هذا البحث وإضافة إلی ذلک فإن مؤلفی البحث لم یشیروا إلی أی تضارب فی المصالح.
الکشوفات: أشارت التحالیل الاحصاییة الی ان الطرق الثلاثة العلاجیة ACT. EFT
و ترکیب هاتین
الطریقتین العلاجیة یؤدی الی زیادة ذات معنی فی السلامةالروحیة للزوجات المطالبة بالطلاق، مقارنة مع المجموعة
الشاهدة، ولکن لم تشاهد فروقات ذات معنی بین الطرق العلاجیة الثلاث. وتم أیضا إظهار مدی استمراریة
تأثیر العلاج فی الطرق الثلاث فی المتابعة لمدة شهر.
الاستنتاج: اظهرت النتایج أن الروحیة متغیرة و من خلال التعلیم والعلاج فإن السلامة الروحیة سوف تزداد.
من ناحیة أخری فإن الکشوفات تدل علی أصالة ACT. EFT فی زیادة السلامة الروحیة لدی الزوجات
المطالبة بالطلاق وخف معدل الطلاق. علی هذا الأساس یمکن إستخدام کل من الطرق الثلاث الم ذکورة لرفع
مستوی السلامة الروحیة.
Background and Objective: Finding effective therapeutic approaches to improving the spirituality of individuals, especially couples, is very helpful in reconciling their differences, enhancing their intimacy and preventing family problems. The present study attempts to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) , emotion-focused therapy (EFT) and combined therapy in the spiritual beliefs of couples referring to counseling centers. Methods: The study was quasi-experimental and used a pre-test, post-test control group design. The participants were selected from the families referring to counseling centers in Sari using available sampling method. People with an IQ of higher than 85 and no addiction were included in the study. They responded to Inclusive Spirituality Index (ISI) , and 56 couples with scores lower than the average were randomly selected and assigned to experimental and control groups. Group 1 participated in ten 90-minute sessions of ACT, Group 2 in six 90-minute sessions of EFT and Group 3 in Sixteen 90-minute sessions of combined therapy and the control group received no treatment. The participations were finally retested using ISI A delayed posttest was also administered after one month. Considering normal distribution of the data, the significance of the results was tested by covariance analysis and Mauchly's Sphericity Test. In this study, all the ethical considerations have been observed and no conflict of interest was reported by the authors. Results: The three forms of treatment significantly increased spiritual well-being of the spouses asking for divorce, but no significant difference was observed among the three groups. The effects were found to persist after one month. Conclusion: Based on the findings, all three methods of intervention can promote the spiritual well-being of the couples, spirituality can be changed, and spiritual well-being increases through education and therapy. Accordingly, the originality of ACT and EFT lies in increasing the spiritual well-being of couples demanding divorce and reducing divorce rates.