چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی روابط سیاسی میان ایران و چین در عهد تیموریان است. این مقاله با نگاهی کوتاه به تاریخچه روابط ایران و چین از عهد باستان تا عصرمغولان آغاز شده ، سپس با شرح و بررسی این روابط در زمان تیمور و جانشینانش ادامه پیدا می کند. برای تحقق اهداف این پژوهش نمونهها و اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانهای استخراج گردیده و به روش توصیفی و تحلیلی بررسی شدهاند. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد برغم تیرگی روابط سیاسی میان طرفین در زمان تیمور و تهدید به حمله و تصرف چین از سوی وی، در دوره شاهرخ تیموری، این روابط بسیار حسنه و دوستانه گردید. هرچند در زمان جانشینان شاهرخ روابط بازرگانی و فرهنگی با چین همچنان پابرجا بود، اما به دلیل منازعات جانشینی و فقدان ثبات سیاسی و تغییر مستمر حاکمان درایران، همچنین ایجاد برخی تغییرات و محدودیتها درمسیرهای تجاری و بازرگانی بین دو کشور، روابط میان طرفین به حداقل مقدار ممکن رسید.
This article aims to explore the political ties between Iran and China in the
Timurids. This research initiates with giving a brief overview of the history
of the relationship between Iran and China from the ancient time up to the
Mongols era. Then it will elaborate the ties in the Timurids and his
successors. To do this, the required data were collected out of the sources in
the library and then the given data were analyzed descriptively. Although
the cultural and commercial ties with China was still kept active in the era
of Shahrokh's successors, the result of conflict on determining the
successor and also the lack of political stability and constant change of
rulers and making limitation in the path of trade and commerce caused the
relations between two countries to reach to its minimum level. The results
of this study reveal that in spite of the obscurity in political ties between
two sides as well as the threat of invasion and occupation of China in the
Timurids and Shahrokh's era, such relationship became so friendly.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد برغم تیرگی روابط سیاسی میان طرفین در زمان تیمور و تهدید به حمله و تصرف چین از سوی وی، در دوره شاهرخ تیموری، این روابط بسیار حسنه و دوستانه گردید.
هرچند در زمان جانشینان شاهرخ روابط بازرگانی و فرهنگی با چین همچنان پابرجا بود، اما به دلیل منازعات جانشینی و فقدان ثبات سیاسی و تغییر مستمر حاکمان درایران، همچنین ایجاد برخی تغییرات و محدودیتها درمسیرهای تجاری و بازرگانی بین دو کشور، روابط میان طرفین به حداقل مقدار ممکن رسید .
از مندرجات سفرنامه «کلاویخو» برمیآید که همزمان با ورود هیأت سیاسی اسپانیا در سمرقند، هیأتی هم از جانب امپراتور چین در پایتخت تیمور بوده و ظاهراً این هیأت برای مطالبه خراجی آمده بود که درهرسال تیمورپرداخته بود، ولی اینبار تیمور قصد پرداخت خراج نداشت و به همین جهت سفارت ختا (چین) را مورد توهین و تحقیر قرارداد و آنان را زیر دست سفیر اسپانیا نشانید و به دستور تیمور یکی از بزرگان مجلس سفیر ختا را مخاطب قرار داده گفت که :« اعلیحضرت او را فرستاده تا به او بگوید که سفیران پادشاه اسپانیا دوست مهربان و پسر او و شایسته آنند که در بالای دست وی که سفیر مردی دزد و بد دل و دشمن تیمور است بنشیند و سفیر آن مرد باید زیر دست ما قرارگیرد» (نوایی،77:1366 ؛ مظاهری،1372: 48ـ47).
نتیجهگیری هرچند روابط سیاسی میان ایران و چین در زمان تیمور به دلیل ویژگیهای شخصیتی او و مسأله مطالبه خراجهای معوق از سوی سفرای امپراتور چین رو به تیرگی و وخامت نهاد اما این روابط در دوره شاهرخ تیموری بسیار صمیمامه و حسنه گردید.
از طرفی در زمان جانشینان شاهرخ اگرچه روابط بازرگانی و فرهنگی با چین به قوّت خود باقی بود اما به دلیل منازعات جانشینی و فقدان ثبات سیاسی و تغییر مستمر حاکمان در ایران، روابط سیاسی میان دو کشور به سطحی ضعیف کاهش یافت.