چکیده:
مقدمه: بازنمایی خانواده در رسانهها بیانکننده گفتمانهای غالب درباره ساختار و الگوهای تشکیل دهنده آن بوده و رسانهها قابلیت ایجاد یا تایید یا تغییر این گفتمانها را دارند. و این مقاله در پی بررسی این مساله است که چگونه قواعد، ساختار و الگوهای خانواده در چند دهه اخیر دچار تحول و دگرگونی شده است و نقش سینما در این تغییر و تحول و گفتمان سازی چگونه بوده است و با چه شیوه، ابزار و همچنین رمزگانی این تغییرات در ساختار فعلی و فرهنگی خانواده ایجاد شده است.
روش پژوهش: از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانه ای سروکار داریم، از روش کیفی با رویکرد نشانه شناسی برای بررسی نشانههای تصویری موجود در فیلمهای منتخب سینمایی استفاده میکنیم.
هدف پژوهش: این هدف مقایسهای بین دو دهه 70 و 90 سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، 1375) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، 1393) صورت گرفت یافتهها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلمهای سینمایی در مسیری که در دو دههی اخیر از سال 70 به سال 96 طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفههای تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقشها و الگوهای ارتباطی شده است.
نتیجهگیری:یافتهها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک تغییرات جدی کرده است. و عوامل یاد شده موجب فروپاشی ساختار خانواده شده است.
Aim: Family representation in the media expresses dominant discourses about its structure and patterns, and the media can create, confirm, or modify these discourses. This article looks at how family rules, structures, and patterns have evolved over the past few decades, and how cinema has played a role in this transformation and discourse, and in what ways, tools, as well as the changes in the family's current and cultural structure are coded for. Methods: Because we deal with animated images, music and words as media texts, we use a qualitative approach with semiotic approach to examine visual cues in selected cinematic films. Purpose: The purpose of this comparative study was to compare the two decades of Iranian cinema in the 70s and 90s with a focus on Leila (Dariush Mehrjui, 1996) and Ice Age (Mostafa Kiaei, 2014). Social and ideological cinematic films in the course of the last two decades from 1970 to 1996 shown that the context of fundamental changes in the family structure and its constituent components such as rules, boundaries, roles and patterns of communication has been identified. Conclusion: The findings confirm that changes from technical to social and ideological codes have made serious changes, and these factors have caused the family structure to collapse.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش: این هدف مقایسهای بین دو دهه 70 و 90 سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، 1375) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، 1393) صورت گرفت یافتهها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلمهای سینمایی در مسیری که در دو دههی اخیر از سال 70 به سال 96 طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفههای تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقشها و الگوهای ارتباطی شده است.
در دو فیلم لیلا (متعلق به دهه 70 سینمای ایران) و فیلم عصر یخبندان (متعلق به دهه 90 سینمای ایران) و بررسی نقش سینما در ایجاد گفتمان پیرامون الگوهای موجود در ساختار خانواده در فاصله این دو دهه است.
به این منظور برای معلوم کردن لایههای معانی رمزگذاری شده در فیلمها که شکل دهنده روابط خانوادگی و الگوهای بین فردی میباشد، منطبق بر رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک مراحل زیر به این ترتیب انجام شد که در سطح اول توصیف ویژگی و مولفههای خانوادگی و اجتماعی موجود در دو فیلم به صورت توصیفی بر اساس رمزهای موجود در طراحی لباس، نشانههای کلامی و غیر کلامی و دیالوگها صورت گرفت.
چرا که بررسی کردارهای زبانی تولید شده توسط این دستگاهها (در اینجا ساختار خانواده در دو فیلم "لیلا" و "عصر یخبندان") نشان داد که به گفتمان فرهنگ جامعه ما تعلق نداشته و آگاهانه یا نا آگاهانه سبب "برجسته سازی" گفتمانهای رقیب و به "حاشیه رانی" گفتمانهای رسمی فرهنگی جامعه شده است.