چکیده:
مشعر سرزمینی مقدس، و رمزآمیزترین نماد حج است و چنان که از نامش پیداست، ارتباط و پیوندی ناگسستنی با شعور و آگاهی دارد. در این سرزمین مقدس حج گزار معارف و شناخت های اندوخته خویش در عرفات را به بینش و اعتقادی راسخ و کاربردی مبدل می سازد و به مراتب والایی از شعور و آگاهی به اسرار حج دست می یابد. تمامی شعور و آگاهی های سرزمین مشعر، رمزی و نمادین است و مفاهیم ارزشی ژرف و عمیقی را منعکس می سازد. اما هنوز ابعاد بسیاری از آنها، ناشناخته و مهجور مانده است که نیازمند تحلیل و بررسی است که مسلما با گذشت زمان و رشد و شکوفایی تفکر و اندیشه بشر، حقایق بی پایان مشعر هرچه بیشتر شکوفا و آشکار می گردد و پیام ها و کارکردهای تازه تری از آن کشف می شود. نوشتار حاضر بر آن است که با رویکردی ارتباطی به معناشناسی سرزمین مقدس مشعر، به عنوان رمزآمیزترین نماد حج و محور ارتباطات امت اسلام پرداخته و کارکردها و جنبه های نمادین آن را به عنوان راهبردی شناختی، برجسته سازد.
Mash’ar is sacred land and the most mysterious symbol of the Hajj; and as its name suggests, it has an inseparable connection with consciousness and awareness. In this holy land, the pilgrim transforms his knowledge, accumulated in Arafat, into a firm and practical vision and belief; he attains a very high level of consciousness and awareness of the secrets of the Hajj. All the consciousness of Mash’ar is symbolic and reflects the deep and profound concepts of value. But many of their dimensions are still unknown and abandoned that need to be analyzed and examined. Certainly, over time and due to the growth and flourishing of human thought, the endless truths of Mash’ar flourish as much as possible and become apparent and newer messages and functions are discovered. The present article follows a communicative approach to investigate the semantics of the holy land of Mash’ar as the most mysterious symbol of the Hajj and the pivot of communications of the Islamic Ummah. The article also highlights the functions and symbolic aspects of Mash’ar as a cognitive strategy.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه نشانهشناختی با توجه به کلام نورانی امام صادق علیهالسلام میتوان گفت: نزدیک بودن مشعر به عرفات، که سبب نامگذاری این سرزمین به مُزدَلِفَه شده است، حکایت از آن دارد که پس از کسب معرفت و شناختهای گوناگون عرفات، راه زیادی تا رسیدن به موقف شعور و به کارگیری معارف کسبشده در عرفات و دستیابی به قرب الهی باقی نمانده است.
بر اساس این آیه تفاوتهای بیبنیاد از میان برداشته شده، همه امتیازات طبقاتی در هم فرو میریزد و تشخصها در اختیار برابری و مساوات قرار میگیرد؛ چراکه تاریکی شب به هنگام وقوف در مشعر، همه امتیازات بیاساس را زیر پرده خود پنهان میسازد و اختلافات طبقاتی، نژادی و قبیلهای را پوچ و عاری از واقعیت اعلام میکند و واقفان در عرفات را در آن جایگاه مقدس، کنار هم گرد میآورد تا همگی با ایمان و اعتقادی راسخ و در قالب و شکلی نمادین و دسته جمعی، یکسان و همپای هم تیرها را از دل خاک بیرون کشیده و خویشتن را برای مبارزه با شیطان آماده سازند.
خداوند متعال نیز با علم به اینکه ارتباطگرانش در مشعر، تصمیم بر آن دارند تا با کسب معرفت و شعور به خداوند متعال، اطاعت از دستورهای الهی را در عرصههای مختلف زندگی سرلوحه خویش قرار دهند و ناآرامیها و ناامنیهای ناشی از رذائل حیوانی را به آرامش و امنیت مبدّل سازند، به آنها پاسخ و واکنش نشان میدهد و آنان را از آزار و اذیت حشرات و جانوران در سرزمین مشعر حفظ مینماید تا عملاً حشرات و جانوران را نماد رذائل اخلاقی و صفات حیوانی معرفی کند و بفهماند که تنها در سایه ذکر و یاد الهی و عمل به دستورهای دینی، میتوان از شر صفات حیوانی نجات یافت و آرامش و امنیت را برای خود و دیگران به ارمغان آورد.