چکیده:
هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در سال 1396 است. جامعه پژوهش کلیه اعضای هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه های دولتی هستند، از این جامعه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 81 نفر انتخاب گردید. روش پژوهش کمی، با توجه به هدف کاربردی، توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی مقطعی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 61 سوالی استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار از تکنیک های آلفای کرانباخ(92/0) و نسبت روایی محتوا (71/0) استفاده شد، جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و رتبه ای فریدمن استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر آنند که وضعیت کل آیین نامه و بعد اجرایی از دید پاسخگویان دارای وضعیت مطلوب است همچنین وضعیت بعد محتوایی آیین نامه دارای وضعیت بسیارمطلوب می باشد. درباب رتبه بندی ابعاد اصلی اجرایی و محتوایی آیین نامه تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد.
The purpose of the present study is to determine the pathology of the regulations for delegation of the curriculum authority to universities and higher education institutions. The research community is all faculty members of the Department of Educational Sciences of the Schools of Psychology and Educational Sciences of the State Universities. A sample of 81 people was selected from this population, through multi-stage cluster sampling. The research method is quantitative, descriptive, and cross-sectional survey. A researcher-made questionnaire of 61 questions was used for collecting data. Cronbach's alpha (0.92) and content validity ratio (0.71) techniques was used to determine the reliability and validity of the tools. Single sample T-test and Friedman test was used for data analysis. The findings of the study indicate that the overall status of the Code of Conduct and the executive dimension are favorable from the viewpoint of the respondents. There was a significant difference at the 0.05 level regarding the ranking of the main dimensions of executive and content of the by-laws.
خلاصه ماشینی:
عارفی (١٣٨٣)، آزادمنش (١٣٨٤)، نوروززاده (١٣٨٦) و به طور غیرمستقیم مانند خلیلی و همکاران (١٣٩٧) و قاسمی، اعتماد اهری و مکی آل آقا (١٣٩٨) در اکثر موارد نشان داده اند کم و کیف اجرای آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دارای هیئت ممیزه نشان می دهد که نحوه اجرای آن از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست .
نتایج پژوهش حاضر در باب وضعیت آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بیانگر وضعیت مطلوب کل آیین نامه ، وضعیت بسیار مطلوب بعد محتوایی و وضعیت مطلوب بعد اجرایی است .
نتایج پژوهش حاضر با نتایج مطالعات اقدسی (١٣٨١)؛ ایمانی طلب آزاد (١٣٨٢)؛ مؤمنی و فتحی (١٣٨٥)؛ عارفی (١٣٨٣)؛ آزادمنش (١٣٨٤) و نوروززاده (١٣٨٦) نشان داده اند کم و کیف اجرای آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دارای هیئت ممیزه که نحوه اجرای آن از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست ، همسو نیست .
پیشنهادها برای پژوهش های آتی از قرار زیر است : ١) آسیب شناسی آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی (١٣٩٥) در دانشگاه ها و گروه های آموزشی دیگر.
٢) شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت یا شکست آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی.
بررسی راهکارهای مشارکت اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران در برنامه ریزی آموزشی و درسی.