چکیده:
تمدن اسلامی به مثابه یک واقعیت و دارای هویت استقلالی (تمدن به مثابه حقیقت) یا امری اعتباری برآمده از نوع زیست اجتماعی مسلمانان (تمدن به مثابه یک وضعیت)، از مسائل پر چالش و قابل تامل تمدنپژوهی است. از مباحث معطوف به تمدن اسلامی، سیر تاریخی یا دورههای حیاتی آن است. برخی آن را در گذر تاریخ بررسیدهاند و عدهای برای آن الگویی حیاتمند قائل شده و مراحلی چون تکون و پیدایی، رشد، گسترش و شکوفایی، ایستایی و رکود و نیز انحطاط یا افول برشمردهاند، هر چند در خصوص زمانبندی مراحل یا ترتیب تاریخی آن همنظر نیستند. نقطه مشترک همه اینان، پذیرش شکوفایی آن در قرن چهارم هجری است. مقاله حاضر با رهیافتی انتقادی و به روش مقایسهای، به این پرسش محوری پاسخ میدهد که نگرههای ابراز شده در خصوص ادوار تمدن اسلامی، از چه مزایا و مشکلاتی برخوردار است؟ رهاورد پژوهش آن است که بیشتر دیدگاههای موجود، به سبب داشتن ابهامها و اختلاط مرزهای مفهومی، عدم تعیین شاخص، نامشخص بودن مبادی تاریخی و نیز کاستیهای نظری به ویژه در همآمیزی مرز وجود حقیقی یا اعتباری تمدن، از استحکام علمی قابل دفاعی برخوردار نبوده و طبعا نیازمند بازنگری جدی و اساسی هستند. از منظر این مقاله اساسا برای تمدن اسلامی نمیتوان سیری حیاتی شناسایی کرد، بلکه باید آن را در دورههای مختلف و در سرزمینهای مختلف بررسی کرد، بی آنکه بتوان الگویی تغییر ناپذیر برای آن نشان داد.
Islamic civilization as a reality and having an independent identity (civilization as reality) or validity coming from the social life of Muslims (civilization as a situation) is one of the most challenging and deliberative issues in civilization research. From topics related to Islamic civilization, is its historical revolution or vital periods. Some have considered it in the course of history, and some have considered a vital pattern for it and enumerate it of stages such as genesis, growth, flourishing and development, cease and stagnancy, and also degeneration or decline. However, they do not agree on the historical order of stages. The common point among them is acceptance of its flourishing in the fourth century AH. The present article by a critical method and in a comparative way respond to this basic question that what are the advantages and disadvantages of the views expressed about Islamic civilization periods? The result of the research is that most of the existing views had no defensible scientific strength and require a serious and fundamental review because of having ambiguities and combination of conceptual boundaries, the uncertainty of the indicator, undefined historical basis, and also theoretical shortcomings specifically in the interlaced boundary of real or valid existence of civilization. From the perspective of this article, a vital revolution cannot be identified for Islamic civilization, rather it has to be considered in different periods and different lands without being able to indicate an immutable pattern for it.
خلاصه ماشینی:
ir تاريخ دريافت : ٩٨/٠٣/٢٠ تاريخ پذيرش : ٩٨/٠٥/٢٧ درآمد از دو منظر ميتوان به مقوله تمدن اسلامي نظر کرد؛ يکي از منظر هستيشناسـي، بـه اين معنا که اساساً تمدن اسلامي چيست و بر چه چيزي اطـلاق مـيشـود؟ آيـا تمـدن اسلامي ـ ودر سطح کلان تر، تمدن - واقعيتي مسـتقل از ديگـر دسـتاوردهاي بشـري و داراي «هويتي ملموس و محسوس يا اصالت وجود فلسفي » اسـت يـا صـرفاً مفهـومي اعتباري و برگرفته از نوع زيست آدميان در يک جامعه و در مبحث مورد نظر، «وضعيتي از زندگي مسلمانان » و طبعاً «امري انتزاعي» است و با فرض دوم ، آيا مقوله اي تدبيرپذير و برنامه مند است يا فرآيندي است که در گذر زمان پديد ميآيد؟١ بررسـي ايـن مقولـه مهم (رويکرد آنتولوژيک ٢)، خود مجال فراخ و مسـتقلي مـيطلبـد تـا مبتنـي بـر روش خاصي، ديدگاه هاي قابل طرح آن بررسي و کاويده شود.