چکیده:
از میان انواع محتمل تحولات اجتماعی، در بعضی از جوامع، انقلاب رخ میدهد؛ در حالی که در برخی دیگر بدون توسل به خشونت انقلابی، تغییرات اجتماعی در راستای اهداف ملی ایجاد میشود. تحول انقلابی، غالبا پس از شکست تحولات غیرانقلابی به وقوع میپیوندد و معمولا با نارضایتی عمیق از شرایط حاکم، گسترش ایدئولوژیهای جدید، تشدید روحیه انقلابی، وجود ساختارهای سیاسی ـ اجتماعی بسیجگر، مشارکت مردمی، مبارزه خشونتبار و جانشینی نظامی جدید به جای نظام پیشین همراه است. ایران در دوره معاصر، تحولات مختلف انقلابی و غیر انقلابی را تجربه کرده که آخرین مورد آن انقلاب اسلامی بوده است. اگر بتوان برای تحولات انقلابی در جامعه ایرانی الگویی نظری ارایه داد، آنگاه میتوان از این الگو در راستای اهداف استراتژیک استفاده کاربردی نمود و ضمن پرهیز از عوارض خشونتبار تحولات انقلابی به اهداف ملی نیز دست یازید. در جامعه ایرانی، پتانسیل انقلابی همواره وجود دارد و تغییر و تحول در شرایط عینی و نهادی جامعه، نقطه شروع تحول انقلابی است که در صورت فراهم بودن شرایط کافی (رهبری، سازماندهی و ایدئولوژی)، تحول انقلابی را به فرجام نهایی خود سوق میدهد. در مقاله حاضر تلاش میشود ضمن ارایه تبیینی از انقلاب و تحول انقلابی، الگویی نظری از تحول انقلابی در جامعه ایرانی ترسیم شود.
From among the possible types of social transformations، revolution occurs in some societies، while social changes are made in certain other societies without resort to revolutionary violence in line with national goals. Revolutionary change usually ensues the failure of non-revolutionary changes and is often characterized by deep dissatisfaction with the existing conditions، the expansion of new ideologies، intensified revolutionary fever، mobilizing political-social structures، popular participation، violent struggle and the replacement of the previous order with a new system. Iran has experienced a variety of revolutionary and evolutionary changes the latest of which is the Islamic Revolution. If one can offer a theoretical pattern for revolutionary changes in the Iranian society، then this pattern might be used in practice for strategic purposes thus while avoiding violent consequences of revolutionary changes، national goals may be achieved. In the Iranian society، revolutionary potential is always found. Change in the objective and institutional conditions of a society is a starting point for revolutionary change which in the case of availability of sufficient requirements (leadership، organization، and ideology) leads the revolutionary transformation into its ultimate end. This author tries to draw a theoretical pattern of revolutionary change in the Iranian society، while explaining revolution and revolutionary change.
خلاصه ماشینی:
دوم متغیرهای نهایی که در شرایط عینی و مادی جامعه و نیز مبانی فکری انقلاب نمود مییابند و در قالب عوامل غیر ثابت،شروط لازم و کافی تحول انقلابی را فراهم میکنند.
آنگاه نخبگان و رهبران انقلابی (خارج از ساختار حاکمیت)با تکیه بر مذهب شیعه و روحیه ایرانی(به عنوان منابع پتانسیل انقلابی که تقریبا همیشه حاضر و آماده است)و یا با تمسک به تفسیر روزآمد از این منابع،به ارایه ایدئولوژی انقلاب میپردازند و با نکوهش وضع موجود،جامعه کمال مطلوبی را نوید میدهند که مشکلات موجود را نداشته باشد.
بر این اساس لازم است شرایط سیاسی- اجتماعی پیدایش تحول انقلابی(وضعیت پیش از انقلاب)نیز مورد توجه قرار گیرد.
بدین لحاظ،تأثیر نهایی شرایط و عوامل مادی و عینی بستگی به عقیده و محتویات ذهنی افراد دارد و در این راستا پتانسیل و استعداد انقلابی نیز به عنوان وجه دیگری از علل انقلاب مطرح میشود که در تاریخ معاصر کشورمان به شکل خاصی در همه تحولات انقلابی بروز کرده است.
پتانسیل و روحیه انقلابی ملت ایران نکتۀ بسیار مهم و کلیدی برای فهم تحولات انقلابی است که اغلب نادیده گرفته میشود و خود از دو منبع دین اسلام و مذهب تشیع و نیز فرهنگ و روحیه ایرانی تغذیه میکند.
بنابراین وجود زمینههای عینی به عنوان شرط لازم تحول انقلابی و نیز پتانسیل انقلابی ملت ایران،زمانی به انقلاب منجر میشود که رهبری خلاق،توانا و کاریزما با ارایۀ مکتب فکری و ایدئولوژی جدید و منسجم به سازماندهی و بسیج مردم بپردازد.