چکیده:
بررسی آیات متشابه، یکی از مباحث مهم در تفسیر قرآن است که همواره مورد توجه مفسران بوده است. آیه 172 سوره اعراف از جمله آیات متشابه و مشکل قرآن میباشد. نخستین تفسیرها پیرامون آیه، به استناد روایات عالم ذر بازمیگردد که بعدها توسط معتزله و مفسران عقلگرا، مورد تردید یا انکار قرار گرفته است. پژوهش حاضر ضمن پذیرش عالم عهدسپاری، به بررسی نظریات عارفان و فیلسوفان پرداخته که نتیجه حاصل از پژوهش گویای آن است که دلایل مفسران عقلگرا، در خصوص انکار عالم ذر کافی نبوده و به دلیل عدم شناخت از نفس و مراتب نفسانی است. فرازمانی و فرامکانی بودن نفس انسان، وجود جمعی یا عقلی انسانها، اطوار مختلف نفس که دارای احکام و شرایط متفاوت است؛ موضوعی است که به حل مشکل فهم آیه فوق کمک میکند.
The study of similar or ambiguous verses which has always won the attention of commentators is one of the important topics in the interpretation of the Qur'an. The Verse 172 of chapter A'raf is one of the similar and difficult verses of the Qur'an. According to the first interpretations which have heavily relied on narrations, this verse addresses the world of Zar. This interpretation, however was later suspected or denied by the Mu'tazilites and rationalist commentators. The present study while accepting the covenant world, examines the theories of mystics and philosophers, and the result of the research shows that the reasons presented by rationalist commentators on the denial of the world of Zar are not enough and are due to lack of knowledge of the self and its various levels. The transcendence of human soul, the collective or intellectual existence of human beings, the different levels of the soul that have different rules and conditions; can contribute in understanding the above-mentioned verse.
خلاصه ماشینی:
ک: گرامي، 1391: 95) احاديث عالم ذر، به 40 روايت محدود ميشود که در زمره احاديث آحاد قرار ميگيرد (مکارم شيرازي، 1421: 5 / 291) اين در حالي است که برخي ديگر رد و انکار تمام احاديث عالم ذر را بهدليل اينکه در کتب معتبر، ثبت شده؛ مشکل دانستهاند (طيب، 1378: 6 / 25 ـ 24) نکته اينکه شيخ مفيد بهعنوان نخستين مفسر امامي، در انکار روايات عالم ذر، تنها يک روايت آن را بدين مضمون ميپذيرد: «اشباح پنجتن^ را به حضرت آدم× نشان دادند؛ تا حضرت آدم× عظمت آنان (پنج تن) را ببيند و اين پنج هئيت در آن زمان، زنده نبودهاند؛ بلکه در قالب صورتهايي بودهاند» (مفيد، 1414: 40 ـ 37) حال با توجه به اينکه انکار عالم ذر از سوي مفسران در چند بخش متفاوت بوده است؛ بنابراين سعي بر آن شده تا هر بخش را به صورت مجزا بيان کرده و از منظر انفسي و معرفت نفس آيه مورد نظر را تفسير نموده و به نقدها پاسخ گفت.
شيخ طوسي، مدعي است که اگر عهدي در کار بوده باشد؛ بايد کساني از اهل آخرت، در همين نشئه آن را به ياد بياورند و نبايد بهخاطر مدت طولاني که بر انسان گذشته؛ عالم ميثاق را از ياد ببرند؛ همانگونه که اصحاب کهف، پس از خواب طولاني، گذشته خود را فراموش نکردند (طوسي، بيتا: 5 / 30) گرچه مقايسه عالم ذر، با خواب طولاني اصحاب کهف، به دليل عدم همتايي، درست نيست؛ اما در پاسخ به اشکال نخست، ميتوان گفت: آناني که اهل سير انفسي هستند و به شناخت و معرفت نفس رسيدهاند و سير در عالم انفس ميکنند؛ به عالم ذر و جريان عهدسپاري اقرار کردهاند (بروسوي، بيتا: 3 / 275؛ شجاعي، 1379: 1 / 180 ـ 179؛ ميرزاي خسرواني، 1390: 3 / 355)؛ زيرا زمان در تفسير انفسي نقشي ندارد؛ يا به بيان ديگر، در تفسير قرآن کريم؛ بايد از زمان انفسي بهره گرفت؛ همانگونه که در ذيل به آن پرداخته ميشود.