چکیده:
یک شرکت ژاپنی که در گذشته نه چندان دور سمبل موفقیت ، نوآوری و کیفیت ژاپنی بود با مشکلاتی روبه رو است . مردی ولزی تبار به جزیره ژاپن می رود . او با سابقه موفق مدیریت در شرکتهای آمریکایی ، قصد دارد سونی محبوب دهه 70، 80 و 90 را به جایگاه سابقش بازگرداند . در این میان یک خبرنگار نیویورکی نیز در تعقیب وی است و همچون سایه هر آنچه را او انجام می دهد و می گوید و به هر جا که می رود می بیند و ثبت می کند . داستان این شرکت ژاپنی ، این مدیر ولزی تبار خواندنی است ...
خلاصه ماشینی:
"فرمتهای جدید دیویدی که سونی و توشیبا آن را عرضه کردهاند از نظر تصویری و صوتی کیفیت به مراتب بهتری نسبت به دیویدیهای رایج کنونی دارند و در عین حال ظرفیت ذخیره اطلاعات آنها نیز بسیار بیشتر از دیویدیهای بلوری سونی بیشتر از دیویدیهای توشیبا است زیرا سونی ظرفیت خالی قابل استفادهای برای دیویدیهای خود قرار داده است تا این ظرفیتها توسط برنامهها و نرمافزارهایی که در آینده طراحی میشود مورد استفاده قرار بگیرد.
یعنی همان سوال معروف فناوری برتر یا توانایی بیشتر برای رقابت در بازار؟استرینجر در ماه سپتامبر او را به عنوان مسئول مطالعه درباره آینده برند سونی و تحقیق درباره تاکتیکهای بازاریابی که شرکت باید آنها را اجرا کند منصوب کرد هاوس بخشی زیادی از عمر کاری خود را به عنوان مدیر اجرایی در شرکت سرگرمیهای رایانهای سونی در آمریکا گذرانده- بخش بزرگی از آن صرف بازاریابی و فروش کنسولهای بازی پلیاستیشن شده استـ-و همچون استرینجر تباری ولزی دارد.
پس از پخش کلیپی کوتاه از فیلم«رمز داوینچی»تامهنکس روی سن رفت و بالحنی خشک و یکنواخت گفت:«از این که امروز در کنار هاوارد هستم خوشوقتم و خوشحالم که احساسات خودم را از طریق دستگاه متن نمای( Telepromoter )جدید اسایکسآردی استرینجر در ظاهر آدم خونسرد و بیاعتنایی به نظر میرسد،اما واقعیت این است که وقتی قرار است به عنوان یک مدیر تصویری آراسته و بازساری شده از خود ارایه دهد شرکت تحت مدیریت خود را چون مجموعهای که عملیات آن کاملا بیعیب و نقص پیش میرود به تصویری میکشد سونی بیان میکنم."