چکیده:
در پژوهش حاضر، تأثیر سرمایة اجتماعی در ابعاد شبکهای و هنجاری بر روی گرایشهای سیاسی (اصلاحطلبی، اعتدالگرایی و اصولگرایی) بررسی میشود. هدف پژوهش، تعیین قطبنمای گرایشسنجی سیاسی شهروندان استان خوزستان طی سه دوره انتخابات ریاست جمهوری (1376، 1384 و 1392) است. همچنین از ابزار پرسشنامه و آزمونهای رگرسیون ساده و چندگانه، آزمون تی، تحلیل واریانس و ارائة معادلة ساختاری PLS بهترتیب در نرمافزارهای اسپیاساس (SPSS24) و اسمارت (SMART PLS3) استفاده میشود. اطلاعات لازم با 1920 شهروند بالای 18 سال در سطح شهرستانهای اهواز، آبادان، دزفول، ماهشهر و اندیمشک با روش نمونهگیری چندمرحلهای طبقهای جمعآوری میگردد. برای اطمینان از مناسب بودن دادهها، معیار سیآر (CR) و آزمون کیاماُ (KMO) منظور میگردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که میزان گرایشهای سیاسی در تمامی گروههای سنی یکسان است و گرایش سیاسی بهجز طیف اصولگرایی در بین زنان بیشتر از مردان است. شهروندان بر حسب شاخص اسایاس (SES)، دارای بیشترین گرایش سیاسی اعتدالگرایانهاند. همچنین، محل سکونت شهروندان در گرایش آنان به طیف اصولگرایی دارای تأثیر معناداری نیست. در ادامه سرمایة اجتماعی در تمامی ابعاد، بر گرایش به طیفهای سیاسی اصلاحطلبی و اصولگرایی تأثیر دارد ولی این تأثیر در گرایشهای سیاسی اعتدالگرایی تأیید نمیشود. همچنین بر اساس قطبنمای گرایشهای سیاسی، بیشترین تعلقات سیاسی مربوط به طیف اصلاحطلبی و کمترین تعلقات، مربوط به طیف اعتدالگرایی است. درمجموع سرمایة اجتماعی 45 درصد از تغییرات متغیر گرایشهای سیاسی را در هر سه طیف سیاسی تبیین میکند.
In the present study, in network and normative aspects the effect of social capital on the political orientations(reformism, moderation and principlism) was examined. The aim of this study is to determine the compass of political orientations and tendencies of Khuzestan province citizens during the three presidential elections periods(1997, 2005 and 2014). Also, the questionnaire and simple and multiple regression tests, t-test, variance analysis and the introduction of the PLS structural equation were used in SPSS24 and SMART PLS3 software respectively. The required information was collected by a multi-category sampling method from 1920 people above 18 years old in the county of Ahwaz, Abadan, Dezful, Mahshahr and Andimeshk.To ensure the suitability of the data, the CR criterion and the KMO test were used. The findings indicated that the degree of political orientations in all age groups is equal and the political orientation and tendency except principlism among females is more than males . Citizens in terms of the SES index had the highest moderation tendency and orientation. Also the location of citizens did not affect their attitude towards the principlism tendency. Following that social capital in all aspects has affected principlism and reformism , but this reffect was not confirmed in moderation political orientation. Also, based on the compass of the political orientation, the most political tendency and orientation was towards reformism and the least to the moderation. Totally the social capital could explain and enlighten political orientations variable changes in these three political spectra.
خلاصه ماشینی:
تبيين جامعه شناختي تأثير سرمايۀ اجتماعي بر گرايش هاي سياسي ؛ موردمطالعه : استان خوزستان بهرام نيک بخش دريافت : ١٣٩٧/٠٥/٢٠ اميرمسعود اميرمظاهري پذيرش : ١٣٩٧/٠٨/١٥ منصور شريفي منصور وثوقي شهلا کاظميپور چکيده در پژوهش حاضر، تأثير سرمايۀ اجتماعي در ابعاد شبکه اي و هنجاري بر روي گرايش هاي سياسي (اصلاح طلبي، اعتدال گرايي و اصول گرايي) بررسي مي شود.
دراين راستا، از نگرش و الگوهاي رأي دهي شهروندان استان خوزستان ، براي نامزدهاي انتخاباتي سه طيف اصلاح طلبي، اعتدال گرايي و اصول گرايي طي سه دوره انتخابات رياست جمهوري (١٣٧٦، ١٣٨٤ و ١٣٩٢) استفاده شده است تا گرايش هاي سياسي در استان خوزستان بررسي شود.
دراين راستا، هدف پژوهش حاضر، تبيين وضعيت سرمايۀ اجتماعي بر اساس اولويت بخشي گرايش هاي سياسي، مطابق قطب نماي گرايش سنجي سياسي، طي سه دورة انتخابات رياست جمهوري (١٣٧٦، ١٣٨٤ و ١٣٩٢) است تا مشخص شود که شهروندان استان خوزستان برحسب ميزان سرمايۀ اجتماعي، به کدام يک از طيف هاي سياسي رايج در کشور گرايش دارند.
اين امر با يافته هاي فونگ (٢٠٠٣ ,Fung)، و اسکوسمن و سول (٢٠٠٥ ,Soule &Schussman ) 11 5 همسوست ؛ چراکه آنان ارتباطات زيادي در خصوص ميزان پاسخ گويي به سرشماري و ميزان مشارکت در انتخابات با تقويت سرمايۀ اجتماعي قائل هستند؛ بنابراين تقويت بعد مسئوليت پذيري در گرايش به طيف سياسي اعتدال گرايي اثرگذار خواهد بود.
"Social capital and political participation in Latin America", Latin American Research Review.