چکیده:
همبستگی روند حرکت و بازده بازارها امری مهم در مدیریت ریسک و راهبردهای تشکیل سبد سرمایهگذاری است. سرمایهگذارانی که سعی در متنوع ساختن داراییهای خود در بازارهای منطقهای دارند به ارتباطات میان بازارهای سهام توجه ویژهای مینمایند. در این تحقیق سعی شده است که انتقال ریسک از بخش مالی به سایر بخشهای اقتصادی و ویژگیهای خاص هرصنعت که منجر به تشدید این پدیده میشود، بررسی گردد. بدین منظور پس از معرفی شاخص جدیدی برای سرایت ریسک بازار مالی به صنایع فعال در بورس، یا به عبارت دیگر همزمانی بازدههای حدی منفی بین بازار و صنعت، دادههای 26 صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره1390 تا 1396 از طریق تخمین مدل رگرسیون پواسن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که سرایت ریسک در میان صنایعی که شاخص ارزش نسبی بالاتر و سرمایهگذاری بالاتری دارند کمتر است. همچنین، سرایت برای صنایعی که تأمین مالی را بیشتر از طریق بدهی انجام میدهند بیشتر اتفاق میاُفتد.
The correlation between market movements and returns is an important issue in risk management and investment portfolio strategies. Investors who try to diversify their assets in regional markets pay special attention to communications between financial markets. In this study, we have tried to study the contagion of risk tail from the financial sector to other economic sectors and the specific characteristics of each industry that affect this phenomenon. For this purpose, we introduce a new index for risk tail contagion from financial market to industries or in other words, conditional coexcee dance (CCX) in the TSE. We investigate risk tail contagion between the market and industry, using 26 TSE industries data for the period 2011 to 2017 by estimating the Poisson's regression. The results show that the risk tail contagion is lower among industries that have a higher relative value index and higher investment. Contagion also occurs more for industries that use external debt.
خلاصه ماشینی:
بدين منظور پس از معرفي شــاخص جديدي براي ســرايت ريســک بازار مالي به صــنايع فعال در بورس ، يا به عبارت ديگر همزماني بازده هاي حدي منفي بين بازار و صــنعت ، داده هاي ٢٦ صــنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران براي دوره ١٣٩٠ تا ١٣٩٦ از طريق تخمين مدل رگرســيون پواســن مورد بررســي قرار گرفته ا ست .
بنابراين ، از جمله اهداف مهمي که اين پژوهش آن را دنبال ميکند شامل دو هدف بوده که ، در هدف اول پژوهش بيان شــده که چگونه افزايش نوســانات و دنباله ريســک در صنعت مالي، باعث افزايش نوسانات وگسترش دنباله ريسک در ساير بخش هاي اقتصادي ميشـــود و اين در دوران بحران چگونه افزايش مييابد، همچنين ، در هدف دوم آن نيز بررســي شــده اســت که چگونه گســترش نوســانات و دنباله ريســک از بخش مالي به بخش هايي که داراي رقابت پذيري بيشــتر، تأمين مالي بدهي بيشــتر و ســرمايه گذاري و ارزش کمتر هستند، بيشتر خواهد بود.
پيشينه تحقيق پيشينه خارجي چيو و همکاران (٢٠١٤) به اين ســوال پاســخ ميدهد که آيا ميزان تأثيرپذيري ريســک دنباله ها که از بخش مالي نشات ميگيرد بر بنگاه هاي اقتصادي واقعي تاثير ميگذارد؟ و مقدار آن به ميزان داراييهاي نقدي و شــرايط مالي بنگاه بســتگي دارد؟ آنها با معرفي شـاخص هم حرکتي شـرطي دنباله ها سـرايت ريسـک مالي ١(CCX) که شـمارنده تعداد وقوع مشترک دنباله هاي ريسک در بازار کلي و بنگاه مربوطه ا ست ، شواهد تجربي در مورد٤،٣٢٠ شرکت مستقر در ١٦ کشور اروپايي، از سال ٢٠٠٣ تا ٢٠١١ را فراهم کردند که نشــان ميدهد که تاثير پذيري شــديدي از دنباله هاي ريســک بازار به شــرکت هاي مستقر در کشورهاي حاشيه يورو وجود دارد.
در اين تحقيق متغير وابسته شاخص سرايت ريسک مالي(CCX) بوده که به صورت سرايت هاي روزانه روزانه مشاهده شده در يک دوره سه ماهه براي هر صنعت است .