چکیده:
درمان افسردگی مقاوم به درمان،میتواند با ارزیابی جامعی از تشخیص،(زیرگروههای افسردگی و اختلالات روانپزشکی و طبی همراه)،پذیرش،درمان و تطابق با آن و تاریخچه درمانی بیمار برنامهریزی شود،همچنین میتوان برخی از درمانهای متناسب و قابل قبول را برای بیمار و خانوادهاش پیشنهاد کرد.پس از آن با تشریک مساعی پزشک،بیمار و خانوادهاش میتوان یک طرح درمانی جهت به حداکثر رساندن پذیرش و با پیشآگهی امیدوارکننده پیریزی کرد2.
خلاصه ماشینی:
"درحالیکه،پزشکان با استفاده از اطلاعات و مفروضات موجود(در شرایطی که ممکن است مخدوش و کنترل نشده هم باشد)به درمان بیماران میپردازند،بیماران عملا از یک مرور جامع بر تشخیص،وضعیت های پاتولوژیک همراه افسردگی،سطح پذیرش،تطابق با درمانهای دارویی ضدافسردگی و تاریخچه درمانی سود میبرند.
آیا افسردگی یک واکنش طبیعی به از دست دادن سلامتی و عملکرد شخص است؟آیا میتوان در موارد شدید بیماری پاسخ قابل توجهی نسبت به ضدافسردگیها را انتظار داشت؟بسیاری از مطالعات کنترل شده با دارونما2 در مورد ضدافسردگیها در حیطه بیماران مبتلا به اختلالات طبی مورد مطالعه قرار نگرفته است و سؤالات فوق بیپاسخ ماندهاند.
چه دارویی بیمار پیش از این گرفته است؟چه مقدار و برای چه مدتی؟آیا دارو را تحمل کرده است؟آیا به همان روشی که تجویز شده است مصرف کرده است؟چرا مصرف آن را متوقف نموده است؟ جزئیات درمانهای گذشته میتواند بصورت یک راهنما جهت درمان در آینده بکار گرفته شود.
باید در نظر داشت که پاسخ برخی بیماران نسبت به ضد افسردگیها تدریجی و آهسته است و ممکن است افزودن مدت زمان دیگری به برنامه درمانی آن با ضدافسردگیها لازم باشد.
درحالیکه ECT برای برخی از بیماران افسرده ممکن است تنها راه درمان باشد،ساکیم3 و همکاران سیر نامطلوب بیمارانی را که به مقادیر کافی ضدافسردگیها پاسخ نداده بودند ولی با ECT بهبود یافته بودند گزارش کردند:70 درصد یک عود یا برگشت مجدد را ضمن یک سال،علیرغم درمان دارویی کافی پس از ECT داشتند.
جهت انتخاب بهترین روش درمان برای بیماران مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان در مرحله بعدی پزشک باید دلایل کفایت درمان اختصاصی برای زیرگروه افسردگی،بیخطر بودن و عوارض جانبی درمان،سهولت استفاده برای بیمار،پذیرش بیمار و سایر فاکتورها از جمله هزینه درمان را در نظر بگیرد."