چکیده:
فلسفه مهریه اظهار علاقه مرد به زن برای شروع خوشبختی هاست. به محض وقوع عقد، زن مالک مهریه شده و عندالمطالبه باید این دین را مرد پرداخت نماید. سیطره تصورات غلط، چشم و هم چشمی مهریه های فرا نجومی به بار آورده است. نداشتن مهارت کافی در حل معارضات خانوادگی و پایین بودن تاب آوری دختران جوان و والدین و مراجعه سریع به دادگاهها جهت تحت فشار قراردادن همسر با طرح مطالبه مهریه، آسیبهای فراوانی به بار آورده است. از آن جایی که قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی در جهت رسیدن افراد به مطالبات خود از پشتوانه سلب آزادی استفاده کرده؛ این قانون دستاویز دعاوی خانوادگی گشته است. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی از بعد فقهی و حقوقی به نقد سلب آزادی زوج در دعاوی مهریه پرداخته است. به نظر می رسد انحصار سلب آزادی به موارد عدم تأدیه عمدی مهریه با وجود تمکن مالی قابل دفاع بوده در بقیه موارد تلاش برای حل معضل اصلی خانواده با مراجعه به مشاور، و تقسیط و تمهیل در ادای دین به جای سلب آزادی شوهر بهتر میتوان به اهداف زندگی و ازدواج نائل آمده و قدمی در مسیر کاهش آمار طلاق و زندانیان برداشته شود.
Mahriya philosophy was a pleasing affair for a woman to start a life. As soon as the marriage takes place, the woman owns the mahriyah. When she want,and when she requests must be paid this the debt. The dominance of misconceptions and rivalry has caused numerous in limit of mahriyah has given the eye and eye of metathyroidism. Lack of enough skills to solve family disputes, Patience and tolerance of young girls and Immediately and promptly referring to press her husband by resorting to get mahriyah has caused a lot of damages. Since The Law of the Implementation of Financial Convictions has benefitted from prison. women Imprison her husbands by misusing this rule. Since the law on how to execute financial convictions has been used to disenfranchise individuals, it has been the subject of family lawsuits. This article is an analytical and descriptive method of jurisprudential and legal criticism of denial of couples' freedom in mahriyah lawsuits. The monopoly of deprivation of liberty appears to be defensible in cases of deliberate non-payment of dowry despite financial hardship. In other cases, attempts to resolve the main family problem by consulting, and practicing religion rather than depriving the husband of a better life can be Achieve life and marriage goals and take a step toward reducing divorce rates and inmates.
خلاصه ماشینی:
به نظر میرسد انحصار سلب آزادی به موارد عدم تأدیه عمدی مهریه با وجود تمکن مالی قابل دفاع بوده در بقیه موارد تلاش برای حل معضل اصلی خانواده با مراجعه به مشاور، و تقسیط و تمهیل در ادای دین به جای سلب آزادی شوهر بهتر میتوان به اهداف زندگی و ازدواج نائل آمده و قدمی در مسیر کاهش آمار طلاق و زندانیان برداشته شود.
ماهیت مهریه دین است و به محض نکاح بر ذمه مرد قرار میگیرد و وی ملکف به پرداخت آن است؛ به همین علت محکومان به تأدیه مهریه مشمول ماده 1 و 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1394 میشوند و درصورتیکه شوهر محکوم به تأدیه مهریه شود و با وجود حکم دادگاه و استطاعت مالی از پرداخت آن امتناع نماید تا زمان وصول محکوم به حبس میشود.
این مهم میطلبد قانونگذار محترم با تدوین قوانینی روزآمد و کارآمد اولاً به توسعه فرهنگ ازدواج آسان و آسمانی با الگو گیری از زندگی ائمه اطهار اقدام نماید؛ ثانیاً با محدودسازی میزان مهریه، وضع مالیات سنگین بر مهریههای بالا، عدم ثبت مهریههای سنگین در قباله ازدواج و استثناء نمودن مهریه از قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی ضمانتاجرای حبس را در خصوص مهریه حذف نماید.
مهریه مهریه به موجب قانون، مالی است که زوج (شوهر) به مناسبت عقد نکاح ملزم به پرداخت آن به زوجه (زن) است، اما این بدان معنی نیست که عقد نکاح بدون مهریه باطل باشد یا پس از عقد ازدواج تعیین مهر امکان نداشته باشد.