چکیده:
درحالیکه خلیجفارس بهعنوان مهمترین منطقۀ راهبردی و امنیتی عربستان شناخته میشود، بهدلیل ضعف در قدرت نظامی و تسلیحاتی، این کشور همواره در قالب ساختارهای امنیتی فرامنطقهای در این منطقه تحت عناوین تئوری نیکسون، مهار دوجانبه، اعطای پایگاههای مستقیم و غیرمستقیم نظامی به دول غربی و... ایفای نقش نموده است. بعد از حادثۀ یازده سپتامبر و بروز مشکلات و شواهدی دال بر بیاعتمادی آمریکا نسبت به عربستان و ازطرفی کاهش محسوس حضور نظامی آمریکا در منطقۀ خلیجفارس به علت آثار تبعی بحران مالی در غرب، عربستان با چرخش در راهبردهای امنیتی از اتکای به غرب، به نظامیگری در قالب استراتژیهای گسترش کمّی و کیفی نیروهای نظامی، ازجمله افزایش خریدهای نظامی روی آورد. نتیجۀ این راهبرد عربستان ایجاد و گسترش رقابت تسلیحاتی و امنیتیتر شدن روابط آن کشور بهویژه با ایران بوده است. سؤال اصلی تحقیق این است که علل و پیامدهای گرایش عربستان به راهبرد نظامیگری و رقابت تسلیحاتی در خلیجفارس بهویژه در دوران اوباما و ترامپ چیست؟ برای پاسخ به این سؤال از روش توصیفی و تحلیلی برای بررسی یافتههای پژوهش استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات، استفاده از برخی منابع کتابخانهای و تحلیل متن اسناد راهبردی - امنیتی آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما و ترامپ است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که هدف اصلی این راهبرد سعودیها، کاهش نفوذ منطقهای ایران و افزایش قدرت رقابت منطقهای عربستان با جمهوری اسلامی ایران میباشد.
While the Persian Gulf is regarded as the most important strategic and security area of Saudi Arabia, due to the weakness in its military power, this country has always played a role in transnational security structures in the region under the titles of Nixon theory, bilateral restraint, the granting of direct and indirect military bases to Western governments, and so on. Following the 9/11 events and growing evidence of U.S. distrust of Saudi Arabia and the visible decline in US military presence in the Persian Gulf due to the consequence of the financial crisis in the West, Saudi Arabia has shifted from purely reliance on the West in security strategies to militarization in the form of the strategies of quantitative and qualitative expansion of military forces, including increased military purchases. The Saudi Arabia's strategy led to the development of arms race and high - tensions relations with Iran, in particular. The main question of the study is what are the causes and consequences of the Saudi Arabia tendency toward military strategy and arms competition in the Persian Gulf, especially during the Obama and Trump era? To answer this question, a descriptive and analytical approach was used to examine the findings of the study and also, some library resources and analysis of the text of U.S. strategic - security documents during the Obama and Trump presidencies were utilized as the information collection tools. The research findings show that the main goal of this strategy of Saudi Arabia is to reduce Iran's regional influence and increase Saudi Arabia's regional competition power with the Islamic Republic of Iran
خلاصه ماشینی:
فصلنامه پژوهش هاي حفاظتي ـ امنيتي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) سال هشتم ، شمارٔە ٣٠ (تابستان ١٣٩٨): صص ١٤٨ - ١١٥ گرايش به نظاميگري در راهبردهاي امنيتي عربستان در خليج فارس ، دلايل و پيامدها (با تأکيد بر خريدهاي نظامي از آمريکا در راستاي سند امنيتي ترامپ و اوباما) 1 جواد قزلباش 2 مهناز گودرزي 3 حسين مسعودنيا تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٣/١٥ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٠٦/٢٠ چکيده درحاليکه خليج فارس به عنوان مهم ترين منطقۀ راهبردي و امنيتي عربستان شناخته ميشود، به دليل ضعف در قدرت نظامي و تسليحاتي، اين کشور همواره در قالب ساختارهاي امنيتي فرامنطقه اي در اين منطقه تحت عناوين تئوري نيکسون ، مهار دوجانبه ، اعطاي پايگاه هاي مستقيم و غيرمستقيم نظامي به دول غربي و...
به اين صورت که حضور هژمون طلب آمريکا در منطقۀ خليج فارس ، نيازمند تدوين ، پردازش و جا انداختن توجيهات و دليل هايي است که به اين تحرک پايدار نظامي و استراتژيک معنا دهد (سند امنيت ملّـي آمريکـا، ٢٠١٥: ٢٨)، درست همانند دوران جنگ سرد با تهديد شوروي و در دوران معاصر با تهديـد سـاختگي ايران و تهديد مبارزه با گروه ها و جريان هاي راديکال در منطقه و امنيـت جريـان نفـت بـا تـرس و تهديد نشان دادن ايران صورت مي گيرد و بدون آن ، حضور نظامي آمريکا از معنا تهي شـده و ايـن خود بسياري از مناسبات را به هم ميريزد (٢٥ : ٢٠١٠، , karasik and rathmell ,gompert ).