چکیده:
پرسش و تکاپو در مورد تاریخ وقوع اشراط ساعت از آن جمله ظهور مهدی و نزول عیسی از همان آغاز طرح ایدههای آخرالزمانی در میان مسلمان وجود داشته است. در این میان برخی از دانشمندان دینی با گرایشهای مختلف فکری در صدد تعیین تاریخ وقوع این حوادث برآمدند. در مقاله حاضر نحوه مواجهه و رویکرد انتقادی احمد افندی حیاتی (دانشمند اهلسنت دوره امپراتوری عثمانی) با تکیه بر رساله کوتاه وی به نام تهافت مستخرجه با استخراجکنندگان تاریخ وقوع اشراط ساعت به ویژه ظهور مهدی تبیین شده است. این رساله به زبان عربی نگاشته شده و سپس به درخواست برخی از رجال حکومتی برای انتفاع عموم، توسط نویسنده اصل، به زبان ترکی عثمانی ترجمه شده. بازخوانی و بررسی محتوای رساله براساس نسخه خطی شماره «1701» محفوظ در موزه توپقاپی سرای استانبول صورت گرفته است. حیاتی در رساله خود از شخصی به نام «عثمان افندی» نام میبرد که سال 1213ق را به عنوان سال ظهور مهدی پیشگویی کرده بود. حیاتی در این رساله به نقد مستندات و روشهای استخراجکنندگان پرداخته و معتقد است که مقولاتی همچون زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی را نمیتوان با روشهایی چون جفر، زیج و زایچه پیشگویی کرد. پیامبر اسلام نیز از زمان وقوع این حوادث بیاطلاع بوده و کشف و شهود عرفا نیز در این زمینه اعتباری ندارد و اگر احادیثی هم در باب تعیین زمان وقوع اشراط ساعت وارد شده یا خبر واحد است که ارزش استناد ندارد و یا در نهایت با نص صریح قرآن و سنّت در تعارض است و باید کنار نهاده شود. در حقیقت از اینجاست که حیاتی به نظریه «وقتناپذیری زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی» میرسد.
Examination and research about the apocalyptic ideas and the history of occurring the
signs of the Resurrection, including the Advent of Imam Mahdi(AJ) and subsequently
Jesus Christ Advent , have been common among Muslims since the beginning of the
history of Islam. Meanwhile, some religious scholars with different intellectual
tendencies have tried to determine the date of these events.
In the present article, the method of critical research by Ahmad Effendi Hayaati (Sunni
scholar of the Ottoman Empire), based on his short treatise entitled Tahaafotu
Mostakhrejihe, on the determinants of date for the signs of the Resurrection, especially
the advent of Imam Mahdi(AJ) has been examined.
The treatise was written in Arabic and then translated into Ottoman Turkish by the
original author at the request of some government figures for public benefit.
The content of the treatise has been read and reviewed based on the manuscript number
"1701" in the Topkapi Museum of Istanbul. In his treatise, Hayaati mentions a person
named "Osman Effendi" who had predicted the year 1213 AH as the year of the advent
of Imam Mahdi(AJ).
In this treatise, Hayaati criticizes the documents and methods of the determinants of Date
and believes that categories such as the date history for the signs of the resurrection and
the advent of Imam Mahdi cannot be predicted by methods such as Jafr, Zij and
Zaycheh.
The Prophet of Islam has also been unaware of the time for occurrence of these events
and mystical intuitions are not valid in this regard. If there were probably any hadiths
about determining the time for the signs of resurrection they would be news with a single
narrator that are not valid and would be inconsistent with explicit texts of Quran and
prophet tradition and must be set aside.
In fact, in this way, Hayaati achieves the theory of the impossibility of determining date
for occurring the signs of the resurrection including the advent of Imam Mahdi(AJ).
خلاصه ماشینی:
احمد افندی حیاتی (م 1229ق)پیشگام نقدِ توقیت در امپراتوری عثمانی احمد رنجبری حیدرباغی چکیده پرسش و تکاپو در مورد تاریخ وقوع اشراط ساعت از آن جمله ظهور مهدی( و نزول عیسی( از همان آغاز طرح ایدههای آخرالزمانی در میان مسلمان وجود داشته است.
در مقاله حاضر نحوه مواجهه و رویکرد انتقادی احمد افندی حیاتی (دانشمند اهلسنت دوره امپراتوری عثمانی) با تکیه بر رساله کوتاه وی به نام تهافت مستخرجه با استخراجکنندگان تاریخ وقوع اشراط ساعت به ویژه ظهور مهدی( تبیین شده است.
حیاتی در این رساله به نقد مستندات و روشهای استخراجکنندگان پرداخته و معتقد است که مقولاتی همچون زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی را نمیتوان با روشهایی چون جفر، زیج و زایچه پیشگویی کرد.
(برگ 4ر _ 4پ) وی همچنین در آغاز رساله به مفاسد مترتّب بر تعیین وقت اشراط ساعت و ظهور مهدی اشاره کرده و معتقد است استخراج تاریخ سبب فترت بسیار و اسقاط همّت لشکر اسلام و عموم مردم میشود.
در ادامه دیدگاه حیاتی نسبت به یکایک این مفاتیچ پنجگانه را جداگانه بررسی میکنیم: نبوت در احادیث اسلامی عدم علم و آگاهی پیامبر اسلام( نسبت به زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی به صراحت از زبان ایشان بیان شده.
سه: آسیبهای توقیت از دیدگاه حیاتی حیاتی در بخشی از رساله (برگ 22پ _ 25پ) به آسیبشناسی تعیین تاریخ وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی پرداخته است.
(برگ 9پ) دو: مبنای حدیثی: در احادیث اسلامی نیز عدم علم و آگاهی پیامبر نسبت به زمان وقوع قیامت و ظهور مهدی به صراحت از زبان وی بیان شده است.