چکیده:
در روایات شیعی به نشانههای حتمی قیام امام مهدی(ع) توجه شده است که ضرورت دارد تعداد و مصادیق واقعی آنها مشخص شود. مقاله پیشرو به این مسئله پرداخته و پس از بررسی روایات شیعی، تصویر روشنی از نشانههای حتمی قیام امام مهدی(ع) ارائه نموده است. پس از واکاوی 17 نشانهی نقل شده در روایات، این نتیجه به دست آمد که در منابع روایی شیعه و مطابق ملاکهای خاص برای تشخیص علامتهای حتمی از غیر حتمی، تنها به حتمیت چهار نشانه؛ 1ـ خروج سفیانی، 2ـ خسف بیداء، 3ـ قتل نفس زکیه و 4ـ ندای آسمانی، تصریح شده است و قابل اعتنا هستند، لکن حتمی بودن 1ـ یمانی، 2ـ خسفهای دیگر غیر از بیداء، 3ـ دجال، 4ـ اختلاف بنیالعباس، 4ـ نزول حضرت عیسی(ع)، 5ـ فریادی در ماه رمضان، 6ـ خروج آتشی از عدن، 7ـ ظهور دستی در آسمان، 8ـ دخان (دود)، 9ـ ظهور خورشید از مغرب و 10ـ واقعهی احجار الزیت، بر اساس این روایات و ملاکها، مورد نقد جدی قرار گرفته است؛ برخی از آنها دلیل روایی قابل اعتنایی ندارند و برخی از آنها از نشانههای قیامت هستند و به اشتباه یا تسامح، نشانهی ظهور تلقی شدهاند.
In Shiite narrations, the inevitable signs of the uprising of Imam Mahdi (a.s.) have been dealt with, and it is necessary to determine their true number and examples. The present article deals with this issue, and, following an examination of the Shiite narrations, it provides a clear picture of the inevitable signs of the uprising of Imam Mahdi (a.s.). After analyzing 17 signs cited in the narrations, it was concluded that, in Shiite narrative sources and according to the specific criteria for distinguishing inevitable signs from the uncertain ones, only the following four signs are reliable: 1) the uprising of al-Sufyani, 2) Khasf al-Baydaʾ (an incident in which the Earth will swallow the land al-Bayda), 3) the murder of zakiyyah (pure) soul and 4) the Heavenly call. However, on the basis of the same narrations and criteria, the inevitability of 1) Yamani, 2) Khasfas apart from Khasf al-Baydaʾ, 3) Dajjal, 4) the Bani al-Abbas dispute, 4) the descent of Jesus (a.s.), 5) a cry in the month of Ramadan, 6) the outflow of fire from Aden, 7) the appearance of a hand in the sky, 8) smoke, 9) the rising of the sun from the west and 10) the Ahjar al-Zayt incident has been seriously criticized. Some of them do not have a considerable narrative evidence, and some others are signs of the Day of Judgment, and they have been mistakenly or negligently taken for the signs of the reappearance of Imam Mahdi (a.s.).
خلاصه ماشینی:
پس از واکاوي ١٧ نشانه ي نقل شده در روايات، ايـن نتيجـه بـه دست آمد که در منابع روايي شيعه و مطابق ملاکهاي خاص براي تشخيص علامت هاي حتمي از غير حتمي، تنهـا بـه حتميت چهار نشانه ؛ ١ـ خروج سفياني، ٢ـ خسف بيداء، ٣ـ قتل نفس زکيه و ٤ـ نداي آسماني، تصريح شـده اسـت و قابل اعتنا هستند، لکن حتمي بودن ١ـ يماني، ٢ـ خسف هاي ديگر غير از بيداء، ٣ـ دجال، ٤ــ اخـتلاف بنـيالعبـاس، ٤ـ نزول حضرت عيسي(ع)، ٥ـ فريادي در ماه رمضان، ٦ــ خـروج آتشـي از عـدن، ٧ــ ظهـور دسـتي در آسـمان، ٨ـ دخان (دود)، ٩ـ ظهور خورشيد از مغرب و ١٠ـ واقعه ي احجار الزيت ، بر اساس اين روايات و ملاکها، مورد نقـد جدي قرار گرفته است ؛ برخي از آنها دليل روايي قابل اعتنايي ندارند و برخي از آنها از نشانه هاي قيامت هسـتند و به اشتباه يا تسامح ، نشانه ي ظهور تلقي شدهاند.
٥ (نعماني ، ٢٦٤) در يک روايت نيز علامت هاي حتمي، پنج مورد ذکر شده اسـت کـه چـون مصاديق آنها با هم تفاوت دارد، تعداد آنها از ديدگاه برخي بـهُ نـه مـورد مـي رسـد کـه عبارتاند از: خروج سفياني ، قتل نفس زکيه ، نداي آسماني ، خسف بيداء، طلوع خورشيد از مغرب، اختلاف فرزندان عباس ، خروج يماني ، ظهور دستي در آسمان و خروج قائم f، امـا بسياري از عالمان شيعي ، همين پنج نشانه را علامت هاي حتمي مـي داننـد.