چکیده:
اگر واژهی اندیشیدن را در معنای کامل آن، یعنی فکرکردنی همراه با پروا و بیم در پیش چشم آوریم، آنگاه میتوانیم بگوییم هیچ ایدهای چون نیستی و عدم، جان آدمی را اندیشناک نکرده است. کمتر نظام فرهنگی و معرفتی است که در بنیاد ساختار معنابخشی خود، در جستوجوی پاسخی برای پرسمان (Problem) نیستی نباشد. در آیین دائوئیسم، نیستی به مفهومی بنیادین بدل گشته است. آیین دائو، تامل در مغاک نیستی را، راهی برای درک هستی میداند. متفکران دائوئیست همواره در تلاش هستند تا زندگی و هستی را در ارتباط با تهی بودن و نیستی به فهم درآورند؛ در حقیقت در این آیین، نیستی محملی است برای درنگ هستندگان در مفهوم هستی. اندیشههای دائوئیسم و نیستیاندیشی این اندیشهها در طول تاریخ چین توانستهاند در صورتهای فرهنگی گوناگونی نفوذ کنند. به طور مشخص ردپای این اندیشه در مکتبهایی از نگارگری چینی وجود دارد و میتوان طنین تاملات دائوئیستی این نقاشان را در آثارشان پیدا کرد. هدف ما در این پژوهش پیگیری نشانههای نیستیاندیشی دائویی در آثار یکی از بزرگترین نقاشان عصر حکومت دودمان سونگ جنوبی (1279-1127 میلادی)، یعنی مایوآن (1225-1160 میلادی) است. در این پژوهش 10 اثر از مایوآن به صورت انتخابی برگزیده شده و با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این نکته است که آموزههای دائویی دربارهی نیستی در نقاشی دورهی سونگ جنوبی عمیقا نفوذ کرده است و در قالب یک سنت هنری شاخص به دورههای بعدی منتقل شده است. اهداف پژوهش: بررسی مفهوم نیستی و تهیگی در آیین دائو و تاثیر آن بر نقاشی چینی. بررسی مفهوم نیستی یا تهیگی در خلال آثار مایوآن. سوالات پژوهش: مفهوم نیستی دائوئیستی، چه تاثیری بر هنر نقاشی چینی نهاده است؟ مفهوم نیستی چگونه در آثار مایوآن تجلی پیدا کرده است؟
If the word “contemplation” was studied in its full sense, that is, thoughtfulness with fear and trepidation, no notion such as nothingness and non-existence would have trembled the human soul. It is less a cultural and epistemological system that, in the foundation of its semantic structure, does not seek an answer to the question of nothingness. In the religion of Daoism, nothingness has become a fundamental concept. Daoism sees contemplation in the realm of nothingness as a way to understand existence. Daoist thinkers are constantly attempting to comprehend life and existence in relation to emptiness and non-existence; In fact, in this religion, non-existence is a prerequisite for those who are delayed in the concept of existence. The ideas of dualism and the concept of nothingness have been able to permeate various cultural forms throughout Chinese history.
Clearly, traces of this notion is perceived in the schools of Chinese painting, and one can find a reflection of Daoist thoughts in their artworks. Our aim in this study is to follow the signs of the nothingness theory in the works of one of the greatest painters of the era of the rule of the South Song dynasty (1279-1127 AD) by the name of Mayoan (1225-1160 AD). In this study, ten artworks of Mayoan are selected and examined using a descriptive-analytical method. The results of the research indicate that the theory of nothingness has penetrated deeply into South Song's periodic painting and have been transferred to later periods in the form of a significant artistic tradition.
Research aims:
1. Examining the concept of nothingness and emptiness in Daoism and its effect on Chinese painting.
2. Examining the concept of nothingness and emptiness during Mayoan's work.
Research questions:
1. What effect has the concept of Daoist nothingness had on the art of Chinese painting?
2. How is the concept of nothingness manifested in Mayoan works?
خلاصه ماشینی:
مفهوم نيستي در حکمت دائو و تجلي آن در نقاشي منظره ي چيني با رويکرد «آثار مايوآن » 1 شهرام تقي پور 2* بابک عباسي 3 شهلا اسلامي چکيده اگر واژه ي انديشيدن را در معناي کامل آن ، يعني فکرکردني همراه با پروا و بيم در پيش چشم داشت ، آنگاه ميتوانيم بگوييم هيچ ايده اي چون نيستي و عدم ، جان آدمي را انديشناک نکرده است .
در اين پژوهش با بررسي ده اثر از مايوآن با روشي تحليلي- توصيفي کوشيده ايم تأثير آموزه هاي دائويستي را در نگارگري دوره ي سونگ جنوبي نشان دهيم و به اين پرسش ها پاسخ دهيم که مفهوم نيستي دائوئيستي، چه تأثيري بر هنر نقاشي چيني نهاده است و اين مفهوم چگونه در آثار مايوآن تجلي پيدا کرده است ؟ مفهوم نيستي با اينکه روي سخن ما در اينجا، مفهوم نيستي و تهيگي در آيين دائو و تأثير آن بر نقاشي چيني است ، اما براي درک موضوع ، بايد زمينه هاي شکل گيري آن در ذهن بشري را بررسي کنيم و پيشينه اي از پرداختن به موضوع نيستي را پيش چشم قرار دهيم .
(رجوع شود به تصویر صفحه) تعدادي از طومارهاي عريض نيز هستند که بيانگر نبوغ مايوآن هستند؛ يکي از آن ها، نقاشي ترميم شده ي «چهار فرزانه از شانگ شان ٤»٣ است که در موزه ي هنر سينسيناتي در اوهايو٥ن٣گهداري ميشود (تصوير شماره ٥).