چکیده:
حکمرانی خوب، گفتمان نوینی است که بیشتر با مؤلفههایی مانند قانونمندی، مشارکت، مسئولیتپذیری، حقوق شهروندی، و عدالت اجتماعی توصیف میشود. تأمین و تضمین حقوق افراد دچار معلولیت که ازجمله محرومترین اقشار جوامع انسانی هستندــ میتواند از مهمترین شاخصهای تضمین حقوق شهروندی، عدالت، و مسئولیتپذیری حکمرانی بهشمار آید. در این مقاله تلاش کردهایم با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی، ضمن تبیین مفهوم حکمرانی مطلوب، کرامت ذاتی انسان در جهانبینی اسلامی را بهعنوان مبنای مشروعیتبخشی برای کاربست سازوکار تبعیض مثبت، بهمثابه مؤثرترین راهبرد حمایتی در حقوق معلولان، بررسی کنیم و در پایان پیشنهادهایی را در راستای ارتقای حقوق این افراد در چارچوب حکمرانی مطلوب اسلامی در ایران ارائه کردهایم. دراینراستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که 'کاربست سازوکارهای حمایتی تبعیض مثبت در حقوق معلولان، بهمنظور تأمین عدالت اجتماعی و تضمین حقوق شهروندی ــکه از مهمترین شاخصهای حکمرانی مطلوب اسلامی هستندــ بر چه مبنای مشروعیتبخشی استوار است؟' فرضیه اصلی مقاله حاضر این است که 'کرامت ذاتی انسان، مبنای مشروعیتبخش سازوکار حمایتی تبعیض مثبت در اسلام است.
Good governance is a new discourse characterized by some core elements such as rule of law, public participation, accountability, citizenship rights, and social justice. Establishing and guaranteeing the rights for the handicapped can be regarded as the most essential indicators being used to show how the citizenship rights, justice, and responsibility are secured by the government. Using a descriptive-analytical method, this paper aims to explicate the notion of good governance and to examine the inherent dignity of human beings in the Islamic world view as the basic framework for justifying the positive discrimination as the most effective mechanism to protect the rights of the disabled. Finally, some suggestions are made to promote the rights of these individuals under the effective governance in Islamic Republic of Iran. The main question of this study was as follows: What are the bases of legitimization of the mechanism of supporting the disabled through positive discrimination to secure social justice and citizenship rights as the key elements of good Islamic governance? The main hypothesis of the study is that human dignity is the basis of legitimizing the supportive mechanism of positive discrimination in Islam.
خلاصه ماشینی:
دراين راستا، پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است که «کاربسـت سـازوکارهاي حمـايتي تبعيض مثبت در حقوق معلولان ، به منظـور تـأمين عـدالت اجتمـاعي و تضـمين حقـوق شهروندي ــکه از مهم ترين شاخص هاي حکمراني مطلوب اسلامي هستندــ بر چه مبناي مشروعيت بخشي استوار است ؟» فرضيه اصلي مقاله حاضر اين اسـت کـه «کرامـت ذاتـي انسان ، مبناي مشروعيت بخش سازوکار حمايتي تبعيض مثبت در اسلام است .
واژه هاي کليدي : حکمراني مطلوب ، کرامت انسان ، تبعيض مثبت ، افراد داراي معلوليت اين مقاله ، برگرفته از رسالۀ دکتراي سعيد کيخا، با عنوان «مباني، ماهيت ، و آثـار تبعـيض مثبـت در حقـوق معلولان » در دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران است .
توجـه بـه همين امر و لزوم انجام اقدامات مؤثر در زمينۀ برخورداري افراد داراي معلوليـت از حقوق خـويش ، سـبب طـرح رويکردهـاي حمـايتي و اقـدامات مثبـت در زمينـۀ شناسايي و تضمين حقـوق آنـان شـده اسـت ؛ امـري کـه پـيش ازايـن و در مـورد گروه هاي محروم و حاشيه اي ديگر، همچون اقليـت هـا (نـژادي، قـومي، زبـاني، و مذهبي) و زنان ، مؤثر واقع شده بود.
براين اساس ، ميتوان گفت ، ارتباط راهبرد حمـايتي تبعـيض مثبـت بـا حکمراني خوب ، در مظروفي به نام حقوق افراد داراي معلوليت تحقـق مـييابـد و به همين سبب ، مقالۀ حاضر، درصدد بررسي اين مهم است کـه خـود ايـن اقـدامات حمايتي از گروه هـاي خـاص اجتمـاعي (در موضـوع مقالـه حاضـر، افـراد داراي معلوليت ) با چه مبناي حقوقي و قانونياي قابل توجيه است .