چکیده:
ابوجعفر مرعشی محدثی بوده که ابومنصور طبرسی و ابوسعد سمعانی بیواسطه از او روایت کردهاند. طبرسی در کتاب الاحتجاج روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) را از ابوجعفر مرعشی نقل کردهاست. نویسندۀ الاحتجاج تمام روایات را بدون ذکر سند آوردهاست؛ اما روایات تفسیر یادشده را بهدلیل عدم اشتهار این تفسیر، با ذکر سند مقرون ساختهاست. سمعانی نیز در الانساب ابوجعفر مرعشی را شناسانده است. دربارۀ ابوجعفر مرعشی، دانستههای اندکی وجوددارد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی تلاشکرده تا با جستجو در منابع مختلف تاریخی و حدیثی، دادهها دربارۀ ابوجعفر مرعشی تا حد ممکن کامل شده و تحلیلگردد. یافتهها نشانمیدهد، ابوجعفر مرعشی محدث و ادیبی شناخته شده میان دانشمندان شیعه و سنی عصر خویش بودهاست؛ اما در عینحال مهمترین منبعی (الانساب) که وی را معرفی نموده، او را غالی در تشیع خواندهاست. به نظر این ادعا با محتوای تفسیر یاد شده، که وی یکی از ناقلان آن بوده، بیارتباط نبودهاست.
Abu Jaʿfar Marʿashi was a narrator through whom Abu Mansur Tabrisi and Abu Sa'd Sam'ani quoted directly. Sheikh Tabrisi in the book al-'Ihtijaj cited the exegetical Hadiths attributed to Imam Hassan ʿAskari (AS) from Abu Jaʿfar Marʿashi. Although the author of al-'Ihtijaj quoted all Hadiths without sand, he brought those of the aforementioned commentary with their sanads, as it was unknown. Sam'ani also introduced Abu Ja'far in his book al-‘Ansab. However little is known about Abu Ja'far Marʿashi. Using the descriptive-analytical method, the present paper aims to go through historical and hadith documents and give at hand a possibly complete information and analysis about Abu Ja'far. Findings show that he was a famous traditionist and literary scholar among Shi'a and Sunni scholars of the time, while al-‘Ansab, the main source which introduced him, mentioned him among Shiite exaggerators (ghulat). Seemingly, this claim was in terms of the commentary attributed to him, about which there is such a claim as well.
خلاصه ماشینی:
يافته ها نشان مي دهد، ابوجعفر مرعشي محدث و اديبي شناخته شده ميان دانشمندان شيعه و سني عصر خويش بوده است ؛ اما در عين حال مهمترين منبعي (الانساب ) که وي را معرفي نموده ، او را غالي در تشيع خوانده است .
عبدالجليل رازي (زنده به سال ٥٥٥) در کتاب معروف به "النقض " و نيز منتجب الدين رازي (زنده به سال ٥٨٥) در" فهرست " عده اي از عالمان دوازده امامي مازندران و طبرستان را نام برده اند که اکنون به جز دو منبع يادشده ، در هيچ يک از منابع شناخته شدٔە در دسترس ، دانسته اي دربارٔە آنان يافت نمي شود ١.
سماع حديث وي در شهرهاي مختلف براساس نوشتۀ سمعاني اين گونه بوده است : در بغداد از ابويوسف عبدالسلام بن محمدبن يوسف قزويني (٤١١-٤٨٣)٤؛ در کوفه از ابوالحسين احمدبن محمدبن احمدبن جعفر ثقفي (٤٩٧-٤٢٢)٥؛ در جرجان از ابوالقاسم اسماعيل بن مسعده اسماعيلي (٤٠٧-٤٧٧)٦؛ در اصفهان از ابوعلي حسن بن علي بن اسحاق وزير (٤٠٨-٤٨٥)٧؛ در نهاوند از قاضي ابوعبدلله حسين بن نصربن مرهف (٤٣٢-٥٠٩) ؛ و 8 ١.
اولاد علي المرعش براساس نظر سيدمهدي رجايي [١٨، ج٣، ص٢٩٠] ابوجعفر مرعشي در نظر رجايي، مهدي بن حسن است که اين برخاسته از توجه مؤلف به نوشتۀ آيت لله مرعشي نجفي در مقدمۀ احقاقالحق مي باشد [٣٣، ج١، ص١٣٩].
در نسخه هاي چاپي از مناقب و لسانالميزان ابوجعفر را با نسبت "حسني " شناسانده اند که يقينا برخاسته از سهو نسخه برداران و يا غلط چاپي بوده است ٢[٦، ج١، ص١٠؛ ٤، ج٦، ص١٠٦]؛ چرا که با مرعشي بودن اين شخصيت ، ترديدي در حسيني بودنش باقي نمي ماند.