چکیده:
چکیده: شخصیت سیاسی محمدرضا شاه پهلوی که 37 سال بر ایران حکومت کرد، در مقالة حاضر، با رویکرد روانشناختی برای دستیابی به تصورات او از شخصیت فردی و برنامههای نوگرایانه در هدایت جامعه به سمت آنچه راهیابی بهسوی دروازههای تمدن بزرگ مینامید، با شخصیت واقعی و واکنش جامعه در برابر آن میباشد. براساس نظریة کارن هورنای، شخصیت سیاسی شاه از دوران کودکی تا دورههای مختلف حکومت که از مهرطلبی و مردمگرایی تا مردمگریزی و سلطهطلبی را در برداشته است. خصوصیات این دورهها و تبیین تصورات او از واقعیات و بازخوردهای آن بر جامعه نیز مورد بررسی قرار میگیرد. شخصیت فردی شاه ایران از نوعی دوگانگی برخوردار بود. رسالت الهی قائل بودن برای خود در پیشبرد جامعه به سمت ترقی و نفی مخالفین به عنوان بازدارندگان سعادت و بهرهگیری از اسطورههای ملی و سنن مذهبی در کاریزماتیک کردن شخصیت خود و رهبر شایسته در زوایای شخصیت او قابل بررسی و نقد است.
This paper intends to study King Mohammad Reza Pahlavi’s political character with a psychological approach during his 37 years of reign in Iran to explore his understanding of personal personality and his modernist plans in leading the Iranian nation toward what he called the “great era of civilization” in comparison with his real personality and public reaction against it. With an eye on Karen Horney’s theory, we will review the Shah’s political character from his childhood to various periods during his reign to reflect on how he moved from disease to please and populism to elitism and authoritarianism to clarify his understanding of the realities and their feedbacks in the society. The Shah of Iran had a dual personality. Considering a Divine mission for himself in leading the nation toward progress, denouncing the opponents as obstacles to salvation, and using national myths and legends and religious traditions to charismatize his reign and character are among the elements within his personality for review and criticism.
خلاصه ماشینی:
com شخصيت سياسي محمدرضا شاه پهلوي که ٣٧ سال بر ايران حکومت کرد، در مقالۀ حاضر، با رويکرد روانشناختي براي دستيابي به تصورات او از شخصيت فردي و برنامه هاي نوگرايانه در هدايت جامعه به سمت آنچه راهيابي به سوي دروازه هاي تمدن بزرگ مي ناميد، با شخصيت واقعي و واکنش جامعه در برابر آن مي باشد.
چکيده : کليدواژه ها : هورناي ، روانشناسي شخصيت ، محمدرضا شاه پهلوي ، جنبش انقلاب اسلامي ايران تاريخ دريافت :١٣٩٧/١١/٢٧| تاريخ پذيرش :١٣٩٨/١٢/١٢ مقدمه طرح مسأله شخصيت سياسي صاحبان قدرت و رفتارهاي سياسي آنها محصول محيط زندگي و متأثر از ذهنيت ها، تلقي ها از واقعيات است .
لذا در اينجا مسأله اين است تصور ايده آلي شاه از شخصيت خود در جامعه به عنوان رهبر سياسي و دنبال کنندة دوران طلايي در حيات تاريخي ايران به چه ميزان منطبق با خود واقعي بود و چه تأثيراتي بر سرنوشت سياسي او داشت .
دراين راستا، پرسش اصلي مقالۀ حاضر نيز چنين سامان يافته است : چرا نوعي تفاوت بين شخصيت واقعي محمدرضا شاه پهلوي با تصور او از رفتارهاي سياسي وجود داشت ؟ فرضيۀ اصلي اين نوشتار نيز چنين است : اضطراب اساسي دورة کودکي با انواع حوادث دشوار و اضطراب دستيابي به سلطنت در جواني و رهايي از آنها و فرهمندي ديدن خود با شخصيت واقعي و تصميمات سياسي او برداشت هاي جامعه از آن تضاد داشت و زمينه ساز حرکت انقلابي گرديد.