چکیده:
یکی از اصول اساسی مکتب امامیه و تفاوتش با سایر مذاهب، استمرار حجّت و
خلیفه خدا در همة زمانها میباشد که در پرتو آن حیات امام مهدی عجّل الله
تعالی فرجه الشریف، دوازدهمین خلیفه خدا در زمین اثبات میشود. از آیات
فراوانی در قرآن میتوان استمرار حجّت و خلیفة الهی را اثبات کرد که در این مقاله
به برخی از مهمترین آنها اشاره شده است. از جمله آیات سوره قدر و لزوم نزول
روح و ملائکه بر خلیفه الهی، آیه اولوالامر و لزوم وجود اولوا الامر در هر زمان،
آیات شاهدان و گواهان امّتها، آیه صادقین و ضرورت وجود یک صادق معصوم در
هر زمان، آیه خلافت آدم و استمرار جعل خلیفه توسط خداوند، آیه وجود هادی
در هر قوم، آیه فراخوانی مردم در قیامت به همراه امام خود، آیه مربوط به امامت
حضرت ابراهیم و فرزندانش، آیه وجود نذیر در هر امّت و آیه صراط مستقیم و
ارتباط آن با وجود خلیفه خدا در هر زمان میتوان نام برد.
خلاصه ماشینی:
که دلالت دارد که خود امت رسول الله نيز به امم متعدد يعني دوازده امت تقسيم ميشود: «و يوم نبعث في کل أمۀ شهيدا عليهم من أنفسهم و جئنا بک شهيدا علي هؤلاء»(نحل :٨٩) خداوند متعال يکي از اهداف نزول ملائکه و روح را در شب قدر، انذار و ابلاغ کلمه توحيد بيان ميکند: «ينزل الملائکۀ بالروح من أمره علي من يشاء من عباده أن أنذروا أنه لا إله إلا أنا فاتقون »(نحل :٢)؛ در آيه ديگر ميفرمايد: « إنا أنزلناه في ليلۀ مبارکۀ إنا کنا منذرين »(دخان :٣) هدف از نزول وحي و قرآن در شب قدر را انذار معرفي ميکند، و اين رويه را يک سنت دائمي پروردگار به جهت انذار بشريت بيان ميکند.
». (فخر رازي،١٤٢٠: ج ٢٥، ص ١٣) و از آيات ديگر نيز اين مطلب فهميده ميشود که شهيد اعم از نبي است و شامل اشخاص ويژه اي ميشود که در کنار انبياء در دادگاه الهي، جهت قضاوت احضار ميشوند، لذا مصداق آن منحصردر انبياء و رسولان الهي نيست : «و وضع الکتاب و جيء بالنبيين و الشهداء و قضي بينهم بالحق و هم لا يظلمون ؛ و کتاب نهاده شود و همه پيامبران و گواهان آورده شوند و ميان آنها (اهل محشر) به حق داوري گردد و به آنها ستم نرود و به آنان ستم نخواهد شد!» (زمر:٦٩) چنانچه در آيه ديگر شهداء، در کنار انبياء، صديقين و صالحين ذکر شده است که دلالت دارد مصداق آن اعم از انبياء ميباشد: «و من يطع الله و الرسول فأولئک مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن أولئک رفيقا»(نساء:٦٩) ويژگي ديگر شاهدان عصمت از خطا و گناه ميباشد؛ زيرا در اين صورت است که شاهدان با دادگاه با عظمت الهي تناسب خواهند داشت ؛ چنانچه در دادگاه دنيوي، شهادت شخص فاسق در مورد بي ارزش - ترين مسائل دنيوي پذيرفته نميشود، چگونه ممکن است در مورد مهمترين مسائل اخروي و ابدي در حضور جميع امم گذشته شهادت او پذيرفته شود.