چکیده:
این فصل به ارزیابی دو نوع از تغییرات سیاستی می پردازد که اساساً جایگاه صنایع فرهنگی در جوامع مدرن را تغییر داده است. اولّین تغییر، در سیاستگذاری فرهنگی است. در سال های اخیر، صنایع فرهنگی، در حوزه سیاستگذاری فرهنگی بسیار مورد توجّه قرارگرفته اند. توجّه و علاقه به این ایده افزایش یافته است که صنایع فرهنگی نوع خاصّی از فعالیت های صنعتی با پویایی های خاص خود هستند. در بین سیاستگذاران و تحلیلگران که هدف اصلی آنها رونق بخشیدن به کسب و کارهای فرهنگی است، نگرانی هایی در خصوص تولیدات فرهنگی تجاری آشکار شده است. این نگرانی ها، همچنین، در میان فعّالان مدنی و سیاستمدارانی که نگرانی اصلی آنها مسایل مربوط به حقوق شهروندی، هویّت و دموکراسی است، مشهود است. سیاستگذاران به طور فزاینده ای از اصطلاح «صنایع خلاق » استفاده می کنند و این اصطلاح نقش خاص خود را در تحوّلات سیاست های فرهنگی داشته است. نوع دوم تغییرات سیاستی که در این فصل مورد بحث قرار می گیرد، در خصوص قوانین حقوقی و کپی رایت (حق تکثیر و چاپ) است. تغییرات در اینجا ارتباط تنگاتنگی با تحوّلات مرتبط با بین المللی سازی و همگرایی دارد. موافقت نامه های تجارت بین المللی و نهادهای سیاسی - مهم ترین آنها، سازمان تجارت جهانی (WTO ) و اتّحادیه اروپا (EU) - نقش مهمّی در ایجاد تغییرات اساسی در حوزه کپی رایت (حق تکثیر و چاپ) بازی کرده اند. کپی رایت برای صنایع فرهنگی یک موضوع اساسی است و بنابراین تغییر در عملکرد آن می تواند واقعاً حیاتی باشد.
This chapter investigates two further types of policy change that have irrevocably transformed the place of the cultural industries in modern societies. The first change is in cultural policy. The cultural industries have become an object of great attention in cultural policy in recent years. There has been an increasing interest in the idea that the cultural industries are a particular type of industrial activity with their own dynamics (this, of course, is a key part of the analysis in this book —see Introduction). This concern with commercial cultural production has been evident among policymakers and analysts whose main aim is to boost cultural businesses. It has also been apparent among progressive activist and politicians whose principal concerns are questions of citizenship, identity and democracy. Policymakers have increasingly come to use the term 'creative industries' and that term has had its own role to play in transformations in cultural policy. The second type of policy change discussed in this chapter is that in copyright law and practice. Changes here are closely linked to the dynamics of internationalization and supposed 'convergence' that were discussed in the final section of the previous chapter. The international trade agreements and policy bodies introduced there ---- most notably the WTO and the EU ---- have played an important part in bringing about key changes in copyright. copyright is fundamental to the cultural industries and so changes in how it functions can really matter.
خلاصه ماشینی:
محتوای فرهنگ «مشروع » مورد حمایت مالی، با گذشت زمان تغییر کرده است - برای مثال ، سینماهای هنری در کنار تئاترهای اپرا و منطقه ای، تأمین اعتبار و یارانه ای شدند - یکی از دلایلی که جک لنگ ٢ در دهه ١٩٨٠ و ١٩٩٠ به عنوان وزیر فرهنگ شهرت بین المللی یافت ، تلاش های وی برای گسترش سیاست های فرهنگی فرانسه به شکل هایی که قبلا مستثنی شده بودند، مانند: راک، هیپ هاپ و رای، بوده است (١٩ :٢٠٠٤ ,Looseley).
پیامدهای عملی چنین تفکری، مطابق مقاله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١ در بحث های مربوط به صنایع فرهنگی به عنوان بخشی از یونسکو، نمونه های مهمی در سطح بین المللی وجود داشته است (به یونسکو، ١٩٨٢ مراجعه کنید)؛ اما این امر تأثیر مستقیمی بر سیاست گذاری ملی و شهری در کشورهای پیشرفته صنعتی نداشته است .
چنین سیاست هایی - مانند فرانسه پس از جنگ - نیز تمایل به غفلت از بخش تجاری به نفع یارانه هنرهای نخبه گرا داشته اند (در اینجا، فلو از نظریه گارنهام برای حمایت از سیاست - های صنایع فرهنگی شورای لندن بزرگ استفاده می کند؛ اما در عین حال ، اهداف بسیار متفاوتی از آنچه که گارنهام پیشنهاد داده است را دنبال میکند).