چکیده:
مَثَلهای ایرانی، بخش مهمی از هویت و فرهنگ ایران را دربر میگیرد. گاه این گنجینهی ارزشمند در گذر ایام، و از مرحلهای به مرحلهی دیگر، دستخوش تغییراتی در ساختار واژهها و یا مفاهیم شده است. زبان دَری (زبان زرتشتیان بومی ایران) که به جهت قدمت و بُنمایههای کهن کلامی محفوظ مانده میتواند کمک ارزندهای در جهت بازیابی و یا قیاس با نمونههای مشابه، نیمه مشابه، متفاوت و گاه متضاد فارسی نماید. زبان پُرمایهی فارسی با زبان دری بهدینان نقاط تلاقی بسیاری داشته و دارد. از این روی حفظ مثلهای باقیماندهی زبان دَری بهدینان ایران، به پایداری این زبان در معرض خطر کمک شایانی خواهد کرد. مسئلهی حایز اهمیت دیگر کشف وجوه شبه و افتراق مَثَلهای دری با فارسی است. روش گردآوری مطالب به صورت میدانی و کتابخانهایست که بخش میدانی آن، طی بیست سال مصاحبه مداوم و پیدرپی صورت گرفته است. این مثلها تا کنون مورد استعمال زرتشتیان ایران میباشد.
خلاصه ماشینی:
به باور دکتر کتايون مزداپور گويش بهدينان يزد و کرمان بيگمان زباني مستقل است ؛ زيرا گويشوران اين زبان به دليل وجود لهجه هاي گوناگون ، نميتوانند با سخنگويان ديگر زبان ها، از جمله فارسي به تفهيم و تفاهم بپردازند و در شمار واج ها، واج آرايي، آواشناسي گروهي جدا از زبان فارسي قرار ميگيرد (مزداپور، ١٣٧٤: ٥).
هر چند امروزه هم در زبان فارسي، دري ناميده ميشود و زرتشتيان نيز به دليل پيوستگي زبان خود با زبان فارسي آن را «دري» ناميده اند و از سويي واژه ي «گور»، «gavr» و «گور»، «gowr» به معني «مرد زرتشتي» و «زرتشتي» است (مزداپور، ١٣٩٦: ١٤).
زبان دري زرتشتي يکي از مهمترين زبان هاي ايرانيست که از طرفي به شدت از فارسي تأثير گرفته ولي از طرفي ويژگيهاي محافظه کارانه گروه غرب شمال را در خود نگه داشته است (غلامي، ٢٠١٦، ايرانيکا آنلاين ).
لذا، اين نگارش سعي بر آن دارد تا ضرب المثل هاي زبان «دري» که اکنون در ميان زرتشتيان ايران و مخصوصا در خطه استان يزد مرسوم است ؛ را مورد شناسايي قرار دهد.
زبان دري بهدينان ، در گذشته داراي ضرب المثل هاي نسبتا زيادي بوده که متأسفانه در عصر حاضر بخش اندکي از اين گنجينۀ ارزشمند زباني باقي مانده است .
r⅛ve xere kahal mab⅛ ke jel⅛ve rat veyni, ῃoštor b⅛ ῃo dir yoga veyn.
نمونۀ مشابه فارسي: خر سياه و سر سه راه : معني: در مقام تهديد به امري معهود استعمال ميشود (بهمنيار، ١٣٦١: ٢٢٥).