چکیده:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبکهای دلبستگی و گرایش به خودکشی با نقش تعدیل کنندگی خودانتقادی و وابستگی در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه گلستان بودند (3757=N) که از این تعداد و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری
تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجربیات افسردگی بلات و همکاران، مقیاس گرایش به خودکشی بک و پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شیور است. دادهها با روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک اجتنابی با خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی اضطرابی با وابستگی، خود- انتقادی و گرایش به خودکشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، ولی بین سبک اجتنابی با وابستگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین شاخصهای برازش مدل نقش میانجی وابستگی و خود- انتقادی در رابطه بین سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با گرایش به خودکشی را تأیید میکنند؛ با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در موقعیتهای منفی همراه با وابستگی و خود- انتقادی در افراد مؤلفههای مناسبی برای میزان گرایش به خودکشی در دانشجویان هستند.
The purpose of this study was to investigate the relationship between attachment styles and suicidal tendency with a moderating role of self-criticism and dependency among students. The study method was descriptive-correlational. The statistical population consisted of all undergraduate and postgraduate students of Golestan University (N = 3757), of which 380 were sampled according to the Morgan table by proportional stratified random sampling. The research instruments were Blatt Depressive Experiences Questionnaire, Beck Suicidal Tendencies Questionnaire, and Hazan and Shaver Attachment Styles Questionnaire. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and structural equation model. The results showed that there is a positive and significant relationship between avoidant style and self-criticism and suicidal tendency and there is a positive and significant relationship between anxiety attachment style and self-critical attachment, and suicidal tendency, but there is a negative relationship between avoidant style and dependency. Also, model fitting indicators confirms the role of mediator of dependency and self-criticism in the relationship between anxiety and avoidance attachment styles with suicidal tendencies. According to the results, avoidant and anxiety attachment styles in negative situations with dependency and self-criticism are suitable components for the rate of suicidal tendency in students.
خلاصه ماشینی:
شاخص هاي توصيفي متغيرهاي پژوهش مت يرها ميانگين انحراف معيار توانمندسازي ساختاري 3 /61 1 /24 فرصت 3 /41 1 /16 اطلاعات 3 /44 0 /96 حمايت 3 /11 0 /81 منابع 3 /24 0 /76 رفتار شهروندي سازماني ٤٥/ ٣ 0 /89 نوع دوستي 1 /31 0 /47 وجدان کاري 3 /29 0 /86 جوان مردي 1 /16 0 /64 نزاکت 1 /22 0 /68 آداب اجتماعي 3 /41 0 /80 فرسودگي شغلي 2 /76 0 /39 خستگي عاطفي 2 /70 0 /35 مسخ شخصيت 2 /27 0 /12 احساس کفايت شخصي ٥٤/ ٢ 0 /31 براي بررسي رابطۀ بين متغيرهاي پژوهش از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد که نتايج آن در جدول ٢ ارائه شده است .
اطلاعات مندرج در جدول ٢ نشان مي دهد که بين توانمندسازي ساختاري و رفتار شهروندي سازماني رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد (/٠>p ٠٠١) که ميزان اين رابطه برابر است با ٠/٦٩.
همچنين نتايج نشان مي دهد که بين رفتار شهروندي سازماني با فرسودگي شغلي رابطۀ منفي و معنادار وجود دارد (٠٠٠١>p) و ميزان اين رابطه برابر است با ٠/٢٤-.
در پژوهش حاضر نشان داده شد که توانمندسازي ساختاري به طور مستقيم و غيرمستقيم ، از طريق فرسودگي شغلي ، با رفتار شهروندي سازماني ارتباط دارد که اين يافته با پژوهش هاي هينا و حسن (٢٠١٥) و گيلبرت و همکاران (٢٠١٠) همسو مي باشد.
The impact of structural empowerment on organizational citizenship behavior-organization and job performance: A mediating role of burnout.