چکیده:
آموزش عالی بهعنوان یکی از مراحل مهم آموزش رسمی یعنی، مرحله مطالعه و مهارتآموزی و بهطورکلی آموزش و پژوهش بعد از دوره متوسطه میتواند با شرط داشتن عناصر لازم و موثر، نقش بسزایی در ایجاد و توسعه سرمایههای انسانی ایفا نماید؛ اما تحقق این مهم در هالهای از اکوسیستمی متشکل از مولفههای گوناگون قرارمی گیرد که تحقق اهداف عالی نظام آموزش عالی را منوط به بسط و پیادهسازی مولفههای اثرگذار بسیاری نموده است. در این راستا و با عنایت بهمرور منابع گوناگون دو مولفه سرمایه اجتماعی و چابکی سازمانی بهگونهای در بین مطالعات موجود در نظام آموزش عالی کشور، مغفول ماندهاند. ازاینرو تلاش بر آن است تا با دیدگاهی کلنگر این مهم بررسی شود که ابعاد سرمایه اجتماعی حاکم بر نظام آموزش عالی میتواند اثری بر چابک سازی سازمانی این نظام خطیر در کشور داشته باشد یا خیر؟ لذا با استناد به مطالعات اندک موجود پیرامون این امر و تدقیق در ابعاد گوناگون این سه راس مثلت، یافتهها نشان داد با عطف اثرگذاری عمل در تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی میتوان تا حدی بسترهای لازم جهت چابک نمودن نظام آموزش عالی را مهیا ساخت. درنهایت نتایج پژوهش حاضر میتواند دستاوردهایی برای مسئولین و سیاستگذاران این حیطه با خود به همراه داشته باشد.
Higher education as one of the important stages of formal education, namely the study and skill training phase,
and post-secondary education and research in general, can play an important role in the creation and
development of human capital, provided that it has the necessary and effective elements. But the realization of
this is in an aura of an ecosystem of different components that make the achievement of the higher goals of the
higher education system dependent on the development and implementation of many influential components. In
this regard and considering the variety of sources, the two components of social capital and organizational agility
have been neglected among the studies in the country's higher education system. Therefore, it is attempting to
examine with a holistic view whether the dimensions of social capital governing the higher education system can
have an impact on the organizational agility of this critical system in the country. Therefore, based on the few
existing studies on this issue and detailing the different dimensions of these three vertices of triangles, the
findings showed that by turning the Effectiveness of action into reinforcing the dimensions of social capital, the
necessary conditions for agile higher education could be partially provided. Finally, the results of the present
study can bring some achievements for the authorities and policy makers in this field.
خلاصه ماشینی:
تأثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر چابکی سازمانی در آموزش عالی بهمن خسروی پور1، حسنعلی کورهپز 2 1 نویسنده مسئول: عضو هیئتعلمی و استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان 2 کارشناس ارشد مهندسی کشاورزی مکانیزاسیون کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان چکیده آموزش عالی بهعنوان یکی از مراحل مهم آموزش رسمی یعنی، مرحله مطالعه و مهارتآموزی و بهطورکلی آموزش و پژوهش بعد از دوره متوسطه میتواند با شرط داشتن عناصر لازم و مؤثر، نقش بسزایی در ایجاد و توسعه سرمایههای انسانی ایفا نماید؛ اما تحقق این مهم در هالهای از اکوسیستمی متشکل از مؤلفههای گوناگون قرارمی گیرد که تحقق اهداف عالی نظام آموزش عالی را منوط به بسط و پیادهسازی مؤلفههای اثرگذار بسیاری نموده است.
فشارهای روزافزون بر دوش دولتها و کاهش بودجههای دولتی در سالهای اخیر، افزایش تعداد دانشآموختگان، بیکاری فزاینده و بحران اشتغال جوانان بهویژه تحصیلکردهها، تغییر در انتظارات متقاضیان ورود به دانشگاهها، رقابت، نیازهای متغیر Scott student learning out come بازار، مسئولیتپذیری و پاسخگویی در مقابل افراد جامعه، انقلاب کیفیت و بهرهوری، تغییر در دانش و ضرورت مدیریت دانش و تجاریسازی دانش، تحول در آموزشهای سنتی و گرایش به سمت آموزشهای نو و پژوهشهای کاربردی، بهکارگیری فناوریهای نوین و سایر مواردی که موجب تحول در رسالت، نقش و کارکردهای دانشگاه شدهاند، ضرورت چابکی دانشگاهی و ایجاد دانشگاه چابک را بهعنوان یکی از ابزارهای حیاتی، راهبردی و کلیدی آموزش عالی برای مواجهه با این تغییرات و فشارها روشن و بدیهی کردهاند (خسروی پور و همکاران، 1396).