چکیده:
پذیرش رفتار ناکارآمد حسابرسی، پذیرش هرگونه اقدامی است که مطابق با استانداردهای حسابرسی نباشد. این رفتار یک مشکل جدی برای حرفه حسابرسی محسوب می شود و میتواند باعث شکست و ناکامی آن گردد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر منبعکنترل درونی، منبعکنترل بیرونی و تعهدسازمانی بر پذیرش رفتار ناکارآمد حسابرسی بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده است. جامعه هدف این پژوهش حسابرسان شاغل عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 97 بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، نمونه مورد نظر تعیین و از طریق نمونه گیری تصادفی، تعداد 310 نفر انتخاب گردید. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پیالاس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که منبع کنترلدرونی و تعهدسازمانی تاثیر منفی و منبعکنترل بیرونی تاثیر مثبت بر پذیرش رفتار ناکارآمد حسابرسی دارند. به این معنی که حسابرسان با منبع کنترل درونی و تعهدسازمانی از پذیرش رفتار ناکارآمد حسابرسی اجتناب میکنند و حسابرسان با منبع کنترل بیرونی تمایل به پذیرش رفتار ناکارآمد حسابرسی دارند.
Acceptance of dysfunctional audit behavior is accepting any activity that is against the audit standards. This behavior is a serious problem for professional auditing that can lead to its failure. The purpose of this study was to examine the effect of internal locus of control, external locus of control and organizational commitment to the acceptance of dysfunctional audit behavior Based on the Theory of Planed Behavior. The target population of this study is the auditors of Iranian Association of Certified Public Accountants in the year 2018. The sample was chosen by random sampling method and 310 auditors were selected by using Cochran formula. Data were collected by questionnaire and then they were analyzed by structural equation model with the approach of Partial Least Squares. The Smart PLS software was used for analyzing the data. The results of the analysis showed that the internal locus of control and organizational commitment had the negative effect and the external locus of control had a positive effect on the acceptance of dysfunctional audit behavior. This means that auditors with internal locus of control and organizational commitment, avoid accepting dysfunctional audit behavior and auditors with external locus of control tend to accept the audit dysfunctional behavior.
خلاصه ماشینی:
لذا در اين مقاله درصدد پاسخ به اين سوال هستيم که آيا باور به داشتن کنترل بر وقايع زندگي خود و باور به اهداف سازمان ، بر طبق تئوري رفتار برنامه - ريزي شده ، تعيين کننده نگرش حسابرسان نسبت به پذيرش رفتار ناکارآمد حسابرسي ٣ ميباشد 1 2 3Acceptance of Dysfunctional Audit Behavior يا خير؟ به عبارت ديگر آيا منبع کنترل بيروني، منبع کنترل دروني و تعهد سازماني بر پذيرش رفتار ناکارآمد حسابرسي تاثير دارند يا خير؟ هدف اين مطالعه ، بررسي تاثير عوامل شخصيتي يا فردي مطرح شده فوق بر پذيرش يا عدم پذيرش رفتارهاي ناکارآمد حسابرسي ميباشد.
حسابرس با منبع کنترل دروني بر اين باور است که همه چيز در نتيجه تلاش او به دست مي آيد و در انجام کار متناسب بر اساس استانداردها مشکلي ندارد بنابراين آنها رفتار ناکارآمد حسابرسي را نمي پذيرند (دانلي و همکاران ، ٢٠١١).
آنچه تئوري رفتار برنامه ريزي شده بر آن تاکيد دارد، اين است که باورهاي افراد تعيين کننده نگرش آن ها ميباشند (آيزن و فيشبين ، ٢٠٠٠) لذا باور حسابرسان به کنترل داشتن بر وقايع زندگي خود (منبع کنترل دروني ١)، باور حسابرسان به کنترل نداشتن بر وقايع زندگي خود (منبع کنرل بيروني) و باور حسابرسان به اهداف سازمان (تعهد سازماني)، نگرش آن ها نسبت به رفتار 1 Internal Locus of Control ناکارآمد را شکل ميدهد و چگونگي نگرش حسابرسان بر قصد رفتاري (پذيرش يا عدم پذيرش رفتار ناکارآمد) تاثير ميگذارد.