چکیده:
ﮔﺴﺘﺮش ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﭘﺪﯾﺪه ﻣﻌﻤﻮل در ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺷﻬﺮ ﯾﮑﯽ از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ ﺷﻮد در ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﺑﺎﻻﺧﺺ، ورود ﻋﻨﺎﺻﺮ و ﻇﻮاﻫﺮ ﻏﺮﺑﯽ ﻣﺪرن، ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد و ﺑﯽ روﯾﻪ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﻧﺒﺴﺎط ﺷﻬﺮﻫﺎ و در ﭘﯽ آن ﭘﯿﺪاﯾﺶ اﻧﻮاع ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻧﺤﺮاﻓﺎت، ﻧﺎﻫﻨﺠﺎریﻫﺎ و آﺷﻔﺘﮕﯽﻫﺎ در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﮔﺸﺘﻪ اﺳﺖ. ﻟﺬا ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﺷﻬﺮی در ﺟﻬﺎن ﺳﻮم ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻋﻠﻤﯽ آن ﻣﺤﻠﻮظ ﺗﺮ اﺳﺖ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺴﯿﺎری را ﭘﺪﯾﺪ آورده ﮐﻪ ﻫﻨﻮز ﻫﻢ ﻻﯾﻨﺤﻞ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪهاﻧﺪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ ﻫﻤﺎن روﻧﺪ را دﻧﺒﺎل ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﮐﻮﺷﺸﯽ ﺑﺮای اﺟﺘﻨﺎب از اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت آﻧﻬﺎ اﻧﺠﺎم ﻧﻤﯽﮔﯿﺮد ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ، ﮐﺸﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻣﺮوز ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺟﺮﯾﺎن ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ در اروﭘﺎی ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ و اواﯾﻞ ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ اﺳﺖ اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﻔﺎوت ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ. در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﺳﻨﺎد و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺑﺮرﺳﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﺷﻬﺮی و ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و در ﭘﺎﯾﺎن ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی و اراﺋﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ.
خلاصه ماشینی:
در کارخانهها یاخدمات بزرگ، شغل غالباً بسیار نظام یافته است استخدامم کنندگان، کارگران جدید را به ویژه از میان همان قبایل انتخاب میکنند این پدیده غالباً در شهرهای مناطق دیگر جهان نیز قابل مشاهده است و حتی مهاجران روستایی خاصی بر طبق مشاغل خاصی که در شهر به دست میآورند طبقه بندی و شناخته میشوند با وجود این تازه واردان در شهرهای آفریقا غالباً با بیکاری و شرایط زندگی ناگواری مواجه میشوند که برای غریبهها طاقت فرساست از طرف دیگر این بیکاری شهری بیشتر شامل مردان باسواد میشود از آنها یک نیروی سیاسی می سازد در بسیاری از شهرها شورش ها و اغتشاشات متعددی شاهد شده است از طرفی ـ اروپا در سال ۱۷۵۰ لندن بزرگترین شهر اروپا و پاریس و پس از آن قرار داشت جمعیت هر دو شهر در حال رشد بودند به طورکلی لندن در سال ۱۹۹۵ در حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت داشت در سال ۱۷۰۷ جمعیت به ۷۰۰ هزار نفر رسید و در اواسط قرن ۱۸ این جمعیت به ۷۵۰ هزار نفر بالغ گردید اما بعد از صنعتی شدن شهر رشد سرسام آوری داشت به طوری که جمعیت آن در طول قرن ۱۹ به ۵ میلیون نفر رسید پاریس هم در سال 1۶۳۷ دارای ۴۱۰ هزار نفر جمعیت بود که در سال ۱۷۵۰ به ۵۰۰ هزار نفر رسید و در سال ۱۸۱۹ جمعیتی در حدود ۴ میلیون نفر پیدا کرد.