چکیده:
بینامتنیت رویکردی ادبی است که به منتقدان این امکان را میدهد تا به شیوهای علمی و نظاممند پیوندهای موجود در میان آثار ادبی را بررسی کنند. ژرار ژنت یکی از مهمترین نظریهپردازان این رویکرد است که در کاربردیکردن آن نقش اساسی دارد. این مقاله با هدف برقراری ارتباط میان نظریه ترامتنیت ژنت و رمان «استانبول، خاطرات و شهر» اثر اورحان پاموک شکل گرفته است و تلاش گردیده بر اساس تقسیمبندیهای ترامتنیت ژنت فضای شهری و معماری استانبول در رمان مورد نظر تجزیه و تحلیل گردد. پژوهش انجامگرفته بر مبنای روش پژوهش قیاسی، به استناد دادههای گردآوری شده توسط بررسیهای اسنادی و تحلیل دادهها بر اساس تطبیق و مقایسه صورت گرفته است. در رمان مذکور اورحان پاموک توانسته است ریشههایی از آثار هنری و متون ما قبل خود از قبیل متون ادبی و نثر و شعر و نقاشی را به طرق مختلف در متن خود جای داده و ارتباط و مناسبات تنگاتنگی را با نظریه ترامتنیت ژنت، علی الخصوص در حوزه بینامتنیت و بیش متنیت برقرار سازد.
خلاصه ماشینی:
در رمان مذکور اورحان پاموک توانسته است ريشـه هـايي از آثار هنري و متون ما قبل خود از قبيل متون ادبي و نثـر و شـعر و نقاشـي را بـه طـرق مختلف در متن خود جاي داده و ارتباط و مناسبات تنگاتنگي را بـا نظريـه ترامتنيـت ژنت ، علي الخصوص در حوزه بينامتنيت و بيش متنيت برقرار سازد.
د با خوانش بينامتني و اشاره به برخي از نمونه ها در هر دو هنـر پرداختـه و در اين خلال ، به کمک رويکرد ژرار ژنت در باب مناسبات يک متن (اثر هنري ) بـا ديگـر متون و با در نظر گرفتن دو مقوله بينامتنيت و بيش متنيت ، چگونگي شکل گيري ايـن ايده ها در هر دو رشته ، از طريق نمونه هاي معرفي شده بررسي نموده است .
ايمان رييسي در مقاله اي تحت عنوان «بررسي روابط ترامتنيت ژنت و گذر زمـان در تابلو شکارگاه بهرام گور اثر استاد حسن اسماعيل زاده » به اين نتيجه دست يافتـه اسـت که تابلوي مذکور در لايه هاي پنهاني و متني خويش ارتباط و مناسـبات تنگـاتنگي را بـا نظريه ترامتنيت ژنت برقرار ساخته و از سوي ديگر نقاش بـا شـناخت از متـون ادبـي و برداشت مستقل خود از «شاهنامه » فردوسي ، «هفت پيکـر» نظـامي و «ربـاعي » خيـام تلاش نموده است تا اثربخش ترين تابلوي ممکن را براي رسانيدن پيام نهفته در آن براي مخاطب حاضر در قهوه خانه خلق نمايد.
رويکرد بينامتني بر اين اصل اساسي استوار شده اسـت کـه "هيچ متني بدون پيش متن نيست " و بـه عبـارت ديگـر هـيچ متنـي بـدون ارتبـاط بـا متن هاي ديگر شکل نمي گيرد بلکه همواره با بهـره گيـري - خودآگـاه يـا ناخودآگـاه - از متن هاي پيشين خـلق مي شود(کنگراني ، ۱۳۸۶ش : ۱).