چکیده:
نقد روانکاوی، رویکرد مهمی در عرصۀ شناخت بهتر و عمیقتر آثار ادبی است. در این رویکرد، مباحثی مانند ضمیر «خودآگاه»، «نیمهخودآگاه» و «ناخودآگاه» اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا آثار ادبی یکی از تجلیگاههای مهم ضمیر ناخودآگاه است که دربردارندۀ کامها و آرزوهای سرکوبشدهای است که به مرور زمان به سوی این ضمیر راه یافته، در آن جایگیر شدهاست. هنرمند و در اینجا شاعر، تمایلات وازدۀ خود را والایش میکند و با استفاده از ترفندهای هنری و آرایههای ادبی به نحوی آنها را در آثار خود منعکس میسازد که خوانندۀ آن آثار به التذاذ ادبی دست مییابد و درست به همین سبب، همۀ آثار هنری، بهویژه آثار ادبی بستر بسیار مناسبی برای نقد روانکاوانه هستند. در این پژوهش تحلیلیـ توصیفی، ضمن ارائۀ توصیف مختصری از مقولههای روانکاوی پنجگانه، یعنی «خودآزاری»، «دگرآزاری»، «دیدهبانی»، «عشق به همجنس» و «بتوارگی»، بازتابهای پیدا و پنهان آنها را در غزلیات سعدی استخراج کرده، به طبقهبندی آنها پرداخته و به این نتیجه رسیدهایم که سعدی اولاً این مقولهها را با بسامد نسبتاً بالایی در غزلیات خود بازتاب دادهاست، ثانیاً با استفاده از هنر شاعری و ترفندهای بلاغی، آنها را به بهترین شکل ممکن، تصعید، تلطیف و بیان کردهاست، تا آنجا که میتوان «والایش» را یکی از عوامل مهم التذاذ ادبی از شعر سعدی دانست.
Psychoanalysis can be an approach for better understanding of literary works. In this approach, topics such as the conscious, the sub/preconscious, and the unconscious are of great importance,because literary works are important manifestations of the unconscious, including the suppressed desires or repression that have come to pass over to ego and take place there as time passes.The artist who is the poet here, sublimating his desires by using artistic tricks and figures of speech, and is trying to represent them in his/her literary works in a way that even the reader will experience the same pleasure, and that is why all works of art, especially literary works, are a very good platform for psychoanalytic criticism. In this descriptive analytical study, a brief description of the five categories of psychoanalysis, namely masochism, sadism, voyeurism, homosexuality and fetishism is assumed, and then their implicit and explicit applications in Saadi’s sonnets is extracted and classified. It is concluded that, first of all, Saadi was represented them in his sonnets with relatively high frequencies and second of all by using poetic artistry and rhetorical tricks he has tried to recite and sublimate them in the best possible way. So sublimating can be named as one of the important factors in creating pleasure by reading Saadi’s poems.
خلاصه ماشینی:
موضوع مورد بحث ما در اين پژوهش ، بررسي و تحليل تعدادي از مؤلفه هاي رواني در علم روان شناسي، از جمله مازوخيسم ، ساديسم ، ديده باني و غيـره و نيز ارتباط آن ها با غزليات سعدي است ؛ يکي از بزرگ ترين شاعران پهنه ادبيات فارسي که انديشه هايي چندگانه را در قالب موضوعي واحد ريخته است و در چهارچوب مضموني زيبـا و بينظير ميسرايد.
٢. پرسش هاي پژوهش اين پژوهش در پي پاسخ دادن به پرسش هاي زير است : ٢٦/ تحليل تصعيد و تلطيف تمايلات رواني پنج گانه در غزليات سعدي ١ـ با توجه به چه عواملي ميتوان مؤلفه هاي روانکـاوي در آثـار بـه جامانـده از شـاعر يـا نويسنده را تفسير کرد؟ ٢ـ چه مواردي ما را به سوي اثبات کاربرد مؤلفه هـاي روانکـاوي (ساديسـم ، فتيشيسـم و غيره ) در غزليات سعدي رهنمون ميسازند؟ ٣ـ آيا نشانه هايي از مؤلفه هاي يادشده (مازوخيسم ، ديده باني، ساديسم و غيره ) در غزليـات سعدي وجود دارد؟ ٣.
در ديوان سعدي، نمونه هاي شعري از اين دسـت فـراوان اسـت و شـاعر يـا بـه طـور مستقيم لفظ «پسر» را آورده ، يا اينکه از ترک لشکري و کمان دار سخن گفته ، يا بـا آوردن ٣٢/ تحليل تصعيد و تلطيف تمايلات رواني پنج گانه در غزليات سعدي واژه هايي چون «خط سبز»، ما را به سوي اين وادي رهنمون ميسازد که معشـوق ، مـذکر است .