چکیده:
سبب توجه اهل فلسفه به هیجانات آن است که معرفت و شادکامی و اخلاق که از دیرباز دلمشغولی اصلی فلسفه بود تلاقیهای بسیاری با هیجانات دارد. از این رو، فیلسوفان کوشیدهاند تا نشان دهند ارزش و جایگاه هیجانات در کسب معرفت و تحصیل شادکامی و زندگی اخلاقی چیست. فیلسوفان در مقایسه با عالمان بیشتر بر تحلیلهای انتزاعی درباب هیجانات متمرکزاند. کاوش در سرشت هیجان به مسائل فلسفی چندی میانجامد از جمله: هیجان و دیگر عواطف آدمی چه تمایزاتی دارند؟ آیا هیجان ارزیابانه است یعنی باید آن را از جنس حکم و داوری دانست یا از سنخ ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ شأن معرفتی هیجانات و نسبت آن با احکام و داوریهای ارزشی چیست؟ چه رابطهای میان انگیزش و هیجان است؟ و سرانجام، جایگاه هیجان در اخلاق کجاست و چه تأثیری بر شکلگیری فضیلت و منش اخلاقی دارد؟.
خلاصه ماشینی:
کاوش در سرشت هیجان به مسائل فلسفی چندی میانجامد از جمله: هیجان و دیگر عواطف آدمی چه تمایزاتی دارند؟ آیا هیجان ارزیابانه است یعنی باید آن را از جنس حکم و داوری دانست یا از سنخ ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ شأن معرفتی هیجانات و نسبت آن با احکام و داوریهای ارزشی چیست؟ چه رابطهای میان انگیزش و هیجان است؟ و سرانجام، جایگاه هیجان در اخلاق کجاست و چه تأثیری بر شکلگیری فضیلت و منش اخلاقی دارد؟.
یکی از این سوالات اصلی این است که هیجان چیست؟ اما بسیاری از موضوعات مورد نظر عالمان برای فیلسوفان نیز جالب توجه است، مثلاً اینکه ماهیت تجربة هیجانی چیست، ساختار هیجانات گروهی چیست، تأثیر هیجان بر تصمیمگیری چیست، نقش هیجان در عمل چیست، نقش هیجانات در اخلاق و هنر چیست، آیا هیجانِ ناهشیار وجود دارد، تأثیر هنرهای مختلف در ایجاد هیجان، تأثیر هیجانات بر قانون، طبقات هیجانات عامیانه در مقام نوع طبیعی، ارتباط میان ابراز هیجان و زبان، و ماهیت و ارزش هیجانات خاصی چون شادکامی، همدلی، عشق، انزجار، رشک، گناه، شرم، سپاسگزاری و امید.
یعنی باید هیجانات را از جنس حکم و داوری دانست یا آنها را باید از جملة ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ رابطة میان انگیزش و هیجان جستار سومین بخش خواهد بود؛ یعنی اینکه میان خشم و مثلاً بیادبی یا حتی خشونتورزی چه رابطهای است؟ این همه ما را به بخش واپسین یعنی بخش چهارم رهنمون میشود که در آن به ابعاد مختلف تأثیر هیجان بر اخلاقیات میپردازیم، بهویژه اینکه هیجانات چه نقشی در ایضاح انگیزه و حکم و داوری اخلاقی دارند؟ آیا مثلاً میتوان واکنش هیجانی خشمآلود به یک شوخی را واجد شأن اخلاقی دانست؟ 1.