چکیده:
گابریل ساوما در سال 2006م. کتابِ قرآن، تفسیر اشتباه، ترجمه اشتباه و خوانش اشتباه، زبان آرامی قرآن را نوشت. وی در این کتاب ادعا میکند که زبان قرآن، آرامی سریانی است و در صدد اثبات اقتباس قرآن از منابع یهودی - مسیحی است. او برای اثبات ادعای خویش با بررسی سورههای قرآن، واژگان فراوانی را به عنوان شاهد ذکر نموده و به تحلیل آنها پرداختهاست. نویسنده در بررسیآیهی «وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا» آلعمران/37، براساس زبان سریانی آرامی، عبارت «وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا» را به «زکریا را تعظیم کننده به او (مریم) قرار داد» و عبارت «دَخَلَ عَلَیْها» را «ایستادن با حالت احترام و ترس» ترجمه نمودهاست. در این مقاله با هدف بررسی دقیق معنای این آیه، ضمن ارائه دیدگاه ایشان به روش تحلیلی تطبیقی به نقد و بررسی آن از جنبهی زبانشناسی تاریخی تطبیقی در سه زبان عبری، سریانی و عربی میپردازیم تا بنگریم که شواهد زبانشناختی موجود از «کفّل» و «دخل» تا چه میزان دیدگاه ساوما را تایید میکند؟ وجود شواهدی از مشتقات کَفَلَ در ادبیات جاهلی و شباهتهای ساختاری و معنایی آن در سه زبان عبری، سریانی و عربی حاکی از آن است که «کفّل» هر چند اصلی سامی دارد؛ اما سیر تطور و تکامل معنایی خاص خود را در هر کدام از شاخههای سامی داشته و همچنین شواهد فراوان مشتقات دَخَل در شعر جاهلی و تعدد و تنوع این ریشه در قرآن و فقدان این ریشه در زبان عبری، سریانی و عهدین این احتمال را تقویت میکند که این ریشه، عربی اصیل بوده و اعراب فهم درستی از ساختار و معنای آن داشتهاند. بررسیهای انجام شده خلاف ادعای ساوما را اثبات میکند.
In 2006, Gabriel Sawma wrote the book The Qur'an: Misinterpreted, Mistranslated, and Misread. The Aramaic Language of the Qur'an. He claims in this book that the language of the Qur’an is Syro-Aramaic and tries to prove the adaptation of the Qur’an from Jewish-Christian sources. In order to prove his claim by investigating Qur’anic surahs, he mentions many words as evidence and analyzes them. Examining the ayah, "wakaffalaha zakariyya Kullama dakhala ‘alayha zakariyyalmihraba" (Al-e Emran: 37) (Zachariah taking charge of her whenever Zachariah went into her in the Sanctuary), and according to Syro-Aramaic language, Sawma has translated the phrase "wakaffalaha zakariyya Kullama dakhala ‘alayha zakariyyalmihraba" as "When Zacharias went to go to Mary, he bowed to him and bowed with fear". In the present article that aims to meticulously examine the ayah's meaning, we propound Sawma's viewpoint from the perspective of comparative historical linguistics in the three languages of Hebrew, Syriac, and Arabic to see to what extent the linguistic evidence coming from kaffala and dakhala confirms his opinion. Evidence based on derivations of kaffala in Jahiliyyah literature and its structural and semantic similarities in Hebrew, Syriac, and Arabic indicate that although this root has a Syriac origin, it has witnessed its own semantic development in each of Syriac branches. There are also plenty of evidence related to derivations of dakhala in Jahiliyyah poetry that besides the multiplicity and diversity of the usage of this root in the Qur’an along with its non-existence in Hebrew, Syriac, and the Bible corroborate the possibility that it is a pure Arabic root and that Arabs have correctly understood its structure and meaning. The analyses performed thus go contrary with Sawma's claim
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با هدف بررسی دقیق معنای این آیه ، ضمن ارائه دیدگاه ایشان به روش تحلیلی تطبیقی به نقد و بررسی آن از جنبه ی زبان شناسی تاریخی تطبیقی در سه زبان عبری، سریانی و عربی میپردازیم تا بنگریم که شواهد زبان شناختی موجود از «کفّل » و «دخل » تا چه میزان دیدگاه ساوما را تایید میکند؟ وجود شواهدی از مشتقات کفل در ادبیات جاهلی و شباهت های ساختاری و معنایی آن در سه زبان عبری، سریانی و عربی حاکی از آن است که «کفّل » هر چند اصلی سامی دارد؛ اما سیر تطور و تکامل معنایی خاص خود را در هر کدام از شاخه های سامی داشته و همچنین شواهد فراوان مشتقات دخل در شعر جاهلی و تعدد و تنوع این ریشه در قرآن و فقدان این ریشه در زبان عبری، سریانی و عهدین این احتمال را تقویت میکند که این ریشه ، عربی اصیل بوده و اعراب فهم درستی از ساختار و معنای آن داشته اند.
در این جستار به نقد و بررسی عبارت «و کفّلها زکرِیا » و «دخل علیها» از آیه ی ٣٧ سوره ی آل عمران که وی بر اساس زبان سریانی آرامی قرائت و ترجمه نموده ، میپردازیم و نقد مبانی نویسنده را به مجالی دیگر وامیگذاریم ، با طرح این پرسش ها که بررسی شواهد موجود از «کفّل » و «دخل » تا چه میزان دیدگاه ساوما را تایید میکند؟ و آیا مفسران مسلمان معنای صحیحی از این آیه ارایه نموده اند؟ پیشینه درباره ی پیشینه ی سخن از زبان سریانی آرامی قرآن لازم به ذکر است که پیشتر نیز خاورشناسانی چون آلفونس مینگانا و کریستف لوکزنبرگ i شبیه آقای ساوما چنین ادعاهایی داشته اند؛ آلفونس مینگانا در کتاب تاثیر زبان سریانی بر سبک قرآن تلاش میکند تا سبک قرآن را متأثر از زبان سریانی بداند، البته در این کتاب شواهد اندکی ارائه کرده است (٩٦ :٢٠٠٧ ,Reynolds).