چکیده:
چکیده
اراده، گرایشی درونی است که آدمی را به انجام کاری بر میانگیزد. مراد از این مفهوم در دانشهای زبانی، تحقق اراده متکلم به هنگام ایراد کلام است. بدین معنا که متکلم کلام خود را آگاهانه ایراد نموده و در حالتهایی همچون خواب، مستی، جنون و غیره نباشد. ظاهر برخی سخنان از بزرگان بلاغت، بر غیر ارادی بودن فنون بدیعی دلالت دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی کاربردشناختی، به تبیین جایگاه و کارکرد مفهوم اراده در فرآیندهای بدیعی پرداخته و ضرورت و اهمیت آن را در فرآیندهای بدیعی آشکار سازد. امید است که از این رهگذر، هم بتوان پاسخی روشن در بطلان گمان "غیر ارادی بودن فنون بدیعی" ارائه نمود و هم با تفکیک و تجزیه فنون بدیعی بر مبنای مفهوم اراده، تصویر کاملتر و روشنتری از روند آفرینش این فنون، از مرحله پیدایش در نزد متکلم تا مرحله دریافت و خوانش توسط مخاطب، فراهم ساخت. نتایج بررسی نمونهای 6 فن بدیهی (مشاکله، مدح شبیه به ذم و ذم شبیه به مدح، اسلوب حکیم، توجیه، مذهب کلامی و مبالغه) حاکی از آن است که عدم نظرداشت اراده متکلم در این فنون، ارزش و ماهیت آنها را از اساس زیر سوال برده و فرد را با اشکالاتی جدی در کاربستشان مواجه میسازد. همچنین گمان "غیر ارادی بودن فنون بدیعی" که از ظاهر گفته برخی بزرگان بلاغت فهمیده میشود، مردود بوده و "قصد" در این گونه سخنان، نه در مفهوم "اراده"، بلکه در مفهوم "تصنع و تکلف" به کار رفته است.
Will is an inner attitude that motivates one to do something. The meaning of this concept in linguistic knowledge is the fulfillment of the prolocutor will when delivering the speech. It means that the prolocutor deliver his speech consciously and is not in states such as sleep, drunkenness, madness, etc. The appearance of some rhetorical thinkers imply the involuntary exquisite techniques. The present study seeks to explain the place and function of the concept of will in exquisite processes by applying a pragmatic approach and to reveal its necessity and importance in exquisite processes. It is hoped that, in this way, a clear answer can also be given in refuting the assumption of involuntary exquisite techniques and by separating and analyzing exquisite techniques based on the concept of will, a more complete and clearer picture of the process of creation of these techniques can be provided from the emergence of the prolocutor to the stage of receiving and reading by the audience. The results of a sample survey of 6 exquisite techniques (shape, eulogy similar to blaming, blaming similar to eulogy, Uslub al-Hakim, justification, verbalism, and exaggeration) indicate that disregarding the will of the prolocutor in these techniques, their value and nature are based on questioning the person and facing serious problems in their application. It is also suspected that the"exquisite techniques" which are understood by some rhetorical thinkers have been rejected, and that "intent" has been used, not in the sense of "will", but in the concept of "pretension".
خلاصه ماشینی:
اهميت قصدگرايي در کاربردشناسي، به عنوان شاخه اي از زبان شناسي معاصر که به مطالعۀ زبان حين کاربرد و در ارتباط ميان سخنوران ميپردازد (بوجادي، ٢٠٠٩: ١٥١)، از اين روست که قصد، جوهرة هر ارتباط و تعاملي است و اساسا بدون نظرداشت آن نميتوان ارتباطي را متصور شد؛ زيرا ارتباط زماني تحقق مييابد که مخاطب بتواند براساس عناصر لغوي و غيرلغوي، قصد متکلم را دريابد (بحيري، ٢٠٠٥: ٢٦٤).
فلاسفۀ کاربردشناسي زبان همچون ويتگنشتاين متأخر،٣ جان آستين ،٤ پل گرايس ، 5 پيتر استراوسن ٦ و جان سرل ٧ که برخلاف فرم گرايان ، جايگاهي محوري براي متکلم و مقاصدش در روند کلام و فرايندهاي معنايي آن قائل هستند، به طرح اصل قصدگرايي در زبان پرداخته و از اهميت و ضرورت بسيار آن در مباحث زباني سخن گفته اند (إسماعيل ، ٢٠٠٥: ١١)؛ چنان که جان آستين اين اصل را با الهام از ادموند هوسرل و 8 ديگر پديدارشناسان به منظور فهم کلام متکلم و تحليل عبارت هاي زباني به کار گرفت (صحراوي، ٢٠٠٥: ١٠) و شاگردش جان سرل نيز توجه بسيار ويژه اي به کاربست اين مفهوم در بررسي مسائل زباني مبذول داشته است ؛ تا جايي که اين مفهوم از ارکان نظريۀ کنش هاي گفتاري ٩ متعلق به اين دو فيلسوف زبان به شمار ميرود.
القصدية في التراث الأصولي في ضوء علم اللغة النصي عنوان کتابي است از حمادة أحمد محمد إسماعيل (٢٠١٤: ٢٩ـ١٠٥) که به بررسي مفهوم اراده نزد اصوليها و تأثير اين مفهوم در داده هاي علم اصول نظر داشته است .