چکیده:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی فضای کالبدی کارآفرینی برای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی کشور با رویکرد آمیخته بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعهای و از نظر روش گردآوری دادهها، آمیخته اکتشافی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد بود. در بخش کیفی، تیم مشارکتکننده شامل خبرگان دانشگاهی به شیوه غیرتصافی (هدفمند) و روش گلوله برفی انتخاب شدند و فرایند جمع آوری دادهها در این مرحله تا جایی ادامه پیدا کرد که محقق در دادهها به مرز اشباع نظری در مصاحبه 32 نفر رسید. در بخش کیفی جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده از شیوه کدگذاری استفاده شد. روایی در بخش کیفی از راهبردهای بازآزمون و توافق درون موضوعی دو کدگذار بهره گرفته شد. تحلیل مصاحبه ها نشان داد شرایط علّی اثرگذار برای تشکیل فضای کالبدی کارآفرینی شامل عوامل ساختاری، عوامل فناوری اطلاعات، عوامل یادگیری، عوامل مالی، استراتژی، عوامل آموزشی، ویژگیهای مدیران و ویژگیهای کارکنان است. شرایط مداخلهگر شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی و عوامل سیاسی- قانونی که با توجه به شرایط زمینهای شامل عوامل دموگرافی، زمینههای فردی و زمینههای اقتصادی بر راهبردهای فضای کالبدی کارآفرینی برای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی هستند. همچنین راهبردهای ارائه شده شامل راهبرد حمایتی، راهبرد توسعهای، راهبرد آموزشی و راهبرد فرهنگی است که برای ایجاد و تحول در دانشگاه آزاد اسلامی به پیامدهای مثبت فضای کالبدی کارآفرینی منجر میشوند که شامل کارکرد تجاری، کارکرد ساختاری و کارکرد کارآفرینانه است. در مرحله کمی از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در بخش کمی پژوهش به طراحی پرسشنامه و گردآوری داده ها از 200 نفر از رؤسا و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شد. در بخش کمی از شاخصهای محتوایی، بارعاملی، پایایی ترکیبی، آلفای کرونباخ و میانگین واریانس استخراجی استفاده و مورد تأیید قرار گرفت. در آزمون مدل، فرضیههای تحقیق تدوین و با رویکرد تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Smart-PLS صورت پذیرفت. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مولفه های در شش مقوله اصلی یعنی شرایط علی، پدیده اصلی، عوامل زمینه ای و مداخله گر و راهبردها و پیامدها در مدل معتبر می باشند.
خلاصه ماشینی:
لاودن و کنت ٣ (٢٠٠٢) معتقدند يکي از استراتژيهاي دانش آفريني در دانشگاه ها، افزودن وظيفه اي ويژه به گروه هاي آموزشي و پژوهشي و نيز ايجاد گروه هاي تمام وقت مخصوص اين 1 -Peel 2 -Regele & Neck 3 -Laudon & Kennet کار است ، اساساً در دانشگاه ها واحد توسعه و تحقيقات درباره مديريت دانش وجود ندارد که در صورت ايجاد اين واحد، دانشگاه ها ميتوانند هدف مزبور را دنبال کنند؛ هدف آنها ميتواند خلق و توليد دانشي جديد با راهي نوين براي انجام دادن امور؛ نه تنها در صنعت ، بلکه در دانشگاه ها باشد.
در مدل فضاي کارآفريني، محيط ، ويژگيهاي شخصيتي، انگيزه ها، رفتار، اهداف و نتايج را در 1 - Crane & Meyer 2 - Johnston & Andersen & Davidge-Pitts & Ostensen-Saunders 3 - Huang & Wang نظر مي گيرند و بر توانايي سرمايه گذاري در فرصت ها تکيه مي کنند.
دولت به عنوان سياست ساز، نهادهاي آموزشي به عنوان منبع تحقيق و دانش در کارآفريني، و ديدگاه کارآفرينان از نظر کارآفرينان ، براي ايجاد يک محيط و زيرساخت هاي پشتيباني براي 1 - Rubin 2 - Wu & Wu & Li 3 - Halberstadt & Schank & Euler & Harms 4 - Olugbola 5 - Toutain & Fayolle & Pittaway & Politis 6 - Raafaldini & Citra ايجاد کارآفرينان حائز اهميت ميباشند.