چکیده:
هدف این پژوهش تبیین مبانی محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت، ارائه الگوی مطلوب و اعتبار سنجی آن است. جامعهی پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و اساتید حوزه تعلیم و تربیت، در دانشگاههای استان خوزستان، و کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان به تعداد 440 نفر بودند و با توجه به استفاده از جدول کرجسی- مورگان حجم نمونه، به تعداد 210 نفر تعیین گردید. در این پژوهش از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته که روایی صوری و محتوایی آن مورد تائید قرارگرفته، استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی با رویکرد تأییدی استفاده گردید. بر اساس یافتههای پژوهش مؤلفههای الگوی مطلوب در ابعاد هستیشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی، ارزششناسی، زیستشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و دینی ارائه گردید. بر اساس این ابعاد 60 مؤلفه اصلی استخراج گردید. الگوی مطلوب طراحی و اعتبارسنجی شد. میتوان گفت یکی از بهترین شیوهها در تعلیم و تربیت استفاده از محبت است. پیشنهاد می شود دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این الگو نهایت استفاده را ببرند.
The purpose of this study is to explain the principles of kindness and compassion in education, to provide a good model and to validate it. The study population consisted of 30 experts and professors in Khuzestan universities and 440 faculty members. Based on Krejcie-Morgan table, the sample size was 210. In this study, a researcher-made interview and questionnaire with formal and content validity were used. Factor analysis with confirmatory approach was used to analyze the data. Based on the findings of the research, the desired pattern components were presented in the ontology, anthropology, epistemology, value, biology, sociology, psychology and religion dimensions. Based on these dimensions, 60 main components were extracted. The desired pattern was designed and validated. One of the best ways to teach is to use love. It is suggested that practitioners in the field of e d u c a t i o n make the most of this model.
خلاصه ماشینی:
جزئيات واريانس کل براي مؤلفه هاي محبت و مهرورزي بحث و نتيجه گيري هدف اين پژوهش ارائه الگوي مطلوب محبت و مهرورزي در تعليم و تربيت و مدارس ايران بود؛ همان طور که اشاره شد در سياست هاي کلي نظام آموزش وپرورش و همچنين در سند و برنامه درسي ملي جمهوري اسلامي ايران براي دست يابي برنامه ريزان و توليدکنندگان محتواي برنامه هاي درسي و تربيتي به اهداف تفصيلي دوره ها بر مبناي نيازها، تمايلات ، انتظارات و توانمنديهاي متربيان ، اشاره شده است .
با بررسيهاي به عمل آمده در وسع و توان محقق وبه لحاظ فقدان تحقيقات پيشين داخلي در ارتباط با ارائه الگوي محبت و مهرورزي در تعليم و تربيت کشور، امکان مقايسه نتايج پژوهش با تحقيقات پيشين فراهم نگرديد؛ ولي درعين حال پژوهش هاي مشابهي نظير شعباني چافجيري ، رخشنده نيا، حسيني اجداد (١٣٩١) ضمن ضرورت وجود طرحي جامع و الگويي مناسب جهت پيشرفت مادي و معنوي ايران ، با استفاده از آموزه هاي ديني و با تکيه بر سه عنصر اساسي علم ، محبت و آزادي و با روش توصيفي تحليلي ، الگويي مناسب جهت پيشرفت مادي و معنوي ايران اسلامي ارائه نموده اند که بررسي ها حاکي از ارتباط عميق و نقش اساسي و همه جانبه سه عنصر علم ، محبت و آزادي جهت تحقق پيشرفت جامعه مشخص گرديد.
پيشنهاد ميگردد براي ارزيابي و آسيب شناسي چگونگي جايگاه محبت و مهرورزي در تعليم و تربيت ايران از الگوي ارائه شده در اين پژوهش استفاده نمايند.