چکیده:
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگویی برای مدیریت غیرمتمرکز در آموزش و پرورش انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش کیفی و به شیوه نظریه داده بنیاد انجام شد. 23 نفر از افراد صاحب تجربه در زمینه موضوع مطالعه ( متخصص در مدیریت آموزشی از دو حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در فرایند مصاحبه های تحقیق مشارکت داده شدند. پایایی مصاحبه های انجام شده به روش توافق درون موضوعی تایید شد. دادههای گردآوری شده مورد تحلیل مضامین قرار گرفتند و بر اساس نظام کدگذاری باز، گزینشی و محوری در روش نظریهپردازی داده بنیاد (مطابق با رویکرد اشتراوس و کوبین) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشانداد که مقوله های مرکزی مدیریت غیرمتمرکز شامل برنامه ریزی استراتژیک، مربیگری، ارزشیابی، و عوامل علی مدیریت غیرمتمرکز شامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و صلاحیت حرفه ای و یادگیری مستمر سازمانی، تغییرپذیری و اشتیاق شغلی، مورد شناسایی قرار گرفتند.
The present study aimed to provide a model for decentralized management in education. The research approach was qualitative and based on data theory. Twenty-three people with experience in the field of study (specializing in educational management from both education and higher education) were selected through purposeful sampling and participated in the research interview process. The reliability of the interviews was confirmed by in-subject agreement. The collected data were analyzed by themes and analyzed using open, selective and axial coding system in the basis of data theorization method (according to Strauss and Cobin approach). The results of the study showed that the central categories of decentralized management including strategic planning, coaching, evaluation, and decentralized causal factors including organizational culture, organizational structure and professional competence, and continuous organizational learning, variability and career aspiration were identified. they got.. The present study also identified the factors affecting decentralized management and identified the dimensions of organizational development, continuous learning and job aspiration. This shows that decentralized management can lead to the development and improvement of the education organization, and on the other hand, all education stakeholders learn to be responsible for their own learning. This accelerates and facilitates work, and in addition to motivation, it contributes to the passion for work.
خلاصه ماشینی:
جامعه پژوهش حاضر کليه کارکنان آموزش وپرورش منطقه ١٨ آموزش وپرورش شهر تهران بودند که ازاين بين ٢٣ نفر از افراد صاحب تجربه در زمينه موضوع مطالعه (متخصص در مديريت آموزشي از دو حوزه آموزش وپرورش و آموزش عالي) به شيوه نمونه گيري هدفمند انتخاب و در فرايند مصاحبه هاي پژوهش که به صورت نيمه ساختاريافته و عميق انجام شد، مشارکت داده شدند.
اصطلاح غيرمتمرکز عبارت است از محول کردن بخشي از اقتدار يک قدرت سطح بالا مانند وزارت آموزش وپرورش به يک سطح سازماني مانند مدرسه ؛ لذا تلاش هاي متعددي از سوي صاحب نظران و نظام هاي آموزشي براي خروج از وضعيت تمرکزگرايي در برنامه هاي آموزشي و داشتن مديريت غيرمتمرکز به منظور به حداکثر رساندن فعاليت سطوح پايين تر تصميم گيري، فائق آمدن به تضادهاي موجود، افزايش مشروعيت و کارايي برنامه هاي آموزشي با به حداقل رساندن فاصله اين مقوله با کاربران و مؤثران اصلي آن که همانا معلمان و دانش آموزان ميباشند؛ صورت گرفته است (نگي و اسکريبنر٤، ٢٠١٧).
Richardson, Millage & Lane 3.
جامعه پژوهش حاضر عبارت بود از کليه کارکنان آموزش وپرورش ٢٣ نفر از افراد صاحب تجربه در زمينه موضوع مطالعه (متخصص در مديريت آموزشي از دو حوزه آموزش وپرورش و آموزش عالي) به شيوه نمونه گيري هدفمند انتخاب و در فرايند مصاحبه هاي پژوهش که به صورت نيمه ساختاريافته و عميق انجام شد مشارکت داده شدند.