چکیده:
عرصه اخلاق و مولفههای اخلاقی یکی از کارکردهای مهم نظام حرفهای خصوصا در امر مدیریت و
بالاخص در حوزه ی آموزش است. این امر از موضوعات چالش برانگیز است که یک طرف آن به مبانی
فرهنگی، خانوادگی و روان شناختی متصل است و طرف دیگر آن پا در ایدئولوژی و باورهای اعتقادی
افراد دارد که عمدتا شاخصترین آنها مولفههایی را میسازد که در بین ادیان و فرهنگها تقریبا اشتراک و
قرابت معنایی و جزو فلسفه مشترک است. از آنجا که دیدگاههای فلسفی اخلاق بالاخص در نظام مدیریتی
از مبانی مهم فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی است، آموزش که از مباحث مهم میباشد نیز بروناز این
گستره نیست. مدتی است مدیریت مرسوم این گزاره را پیش فرض خود گرفته است که «نظام های مدیریتی سالم افراد شایسته ای پدید خواهند آورد» ومسائل اخلاقی با طراحی نظام های بهتر مرتفع خواهند شد. اما تاریخ به روشنی نشان میدهد که جامعه سالم بیشتر بر قابلیت اعتماد اخلاقی به شهروندان ورهبران ان متکی است تا ساختارهایی که برای تبدیل اعمال ناشایست به نتایج سودمند اجتماعی طراحی شدهاند. نظامها مهم اند اما فضیلت اخلاقی مدیران و رهبران مهمتر است. در نتیجه مدیران و محققان حوزه مدیریت رفته رفته توجه بیشتری به فضایل اخلاقی مدیریت نشان می دهند. فضیلت در طبیعت انسان به صورت خام و نارسته موجود است همانطور که در ارادهی انسان کششی طبیعی به سوی نیکی که موافق عقل است وجود دارد. تامین هدفها تا حدودزیادی به مدیران و عملکرد آنان بستگی دارد زیرا این مدیران هستند که از طریق ایجاد هماهنگی و کاربرد صحیح منابع و اخلاقیات خود سازمان و افرادسازمانی را هدایت و رهبری می کنند، وجود فضایل اخلاقی در مدیران آموزشی باعث رشد تعالی و بالندگی آموزش کشور می شود. در این مقاله سعی شده است که ویژگی ها و فضایل اخلاقی مدیران و رهبران آموزشی مورد بررسی قرار بگیرد.
خلاصه ماشینی:
از طرفي نيز آيت الله صدر عقيده دارد اولين کسي که علم اخلاق را تأسيس کرد امير مؤمنان علي عليه السلام بود که در نامه ي معروفش (به فرزندش امام مجتبي عليه السلام ) بعد از بازگشت از صفين ، اساس و ريشه ي مسائل اخلاقي را تبيين فرمود و ملکات فضيلت و صفات رذيلت به عاليترين وجهي در آن ، مورد تحليل قرار گرفته است ژکس ، ١٣٦٢: ٤٠).
حال با توجه به اينکه کمال نهايي انسان وصول به مقام قرب الهي است ، در نتيجه هر فعل و صفتي که انسان را در رسيدن به اين مرتبه ياري کند و سبب ارتقاء انسان در مراتب قرب پروردگاري باشد فضيلت محسوب ميشود از همين روست که تمام عبادات اعم از واجب و مستحب در زمره فضايل اخلاقي به شمار ميرود و برخي علماي اخلاق نيز در کتب خود آنها را ذکر کرده اند در اين ميان به نکته مهم ديگري بايد اشاره کرد و آن اينکه از نگاه قرآن کريم تنها اعمالي داراي ارزش اخلاقي و موجب تقرب انسان به سمت پروردگار هستند که با انگيزه خداجويانه و براي رضاي خدا صورت گيرد، و گرنه صرف صورت عمل که در قالب خاصي انجام شود فضيلت محسوب نخواهد شد.
امام علي عليه السلام در دستورالعلمل هاي حکومتي و اداري خود، کارگزاران و کارکنان را به چنين بردباري اي فراخوانده است : «در برآوردن حاجات مردمان شکيبايي ورزيد» در حکمت هاي ١٧٦ و ٤١٨ و خطبه ٩٢ نهج البلاغه و احاديث ٢١٤، ٢٥٤، ٢٥٧ و ٧٦٧-٧٦٠ غررالحکم ميتوان اصل صبر و بردباري را مشاهده کرد (عطاران طوسي، ١٣٨٤: ٤٢).