چکیده:
شیوههای مورداستفاده برای حل مساله و بر خورد با مسائل یکی از موضوعات مهم در زندگی افراد می باشد
که این امر میتواند به نوعی با سلامت روح و روان و توانایی افراد برای درست اندیشیدن و به ویژه با
موضوع تفکر انتقادی در ارتباط باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سلامت روان، تفکر
انتقادی و سبک های حل مساله در میان زنان تحت خشونت های خانگی بود. پژوهش از نوع همبستگی بود
و جامعه آماری را زنان مورد خشونت خانگی با تعداد ٣٠٠ نفر که به بهزیستی استان قزوین مراجعه کرده
بودند تشکیل و نمونه آماری با توجه به جدول مورگان شامل ١٦٩ نفر از این زنان بود که به روش
نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سلامت روان (GHQ)
پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه سبک های حل مساله PSS بود. جهت تحلیل فرضیهها از
آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سلامت روان و ابعاد آن (نشانه های
جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی) با سبک حل مساله غیر سازنده در سطح
(% 01، P)
رابطه معناداری وجود داشت. اما بین سلامت روان و سبک حل مساله غیر سازنده رابطه
معناداری یافت نشد. بین تفکر انتقادی و سبک حل مساله سازنده نیز رابطه معناداری وجود داشت. همچنین
بین تفکر انتقادی و سلامت روان به صورت کلی و با نشانه های جسمانی رابطه معکوس معناداری یافت
شد.
بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سلامت روان افراد به عنوان عاملی مرتبط در نحوه
حل مسائل است که علاوه بر این موضوع می تواند با تفکر انتقادی نیز به گونه ای تاثیر گذار مرتبط باشد. بر
این اساس می توان گفت در مداخلات روان شناختی و مددکاری بر روی زنان تحت خشونت های خانگی
می توان با ایجاد فضای آرام زمینه های سلامت جسمی و روانی این زنان را فراهم آورد تا این افراد بتوانند
به نحو مطلوبی از تفکر انتقادی خود استفاده و مسائل را به گونه ای سازنده حل نمایند
خلاصه ماشینی:
هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه بين سلامت روان ، تفکر انتقادي و سبک هاي حل مساله در ميان زنان تحت خشونت هاي خانگي بود.
مدوکس و همکاران (٢٠١٤) در بررسي رابطه بين مهارت هاي حل مساله و سلامت روحي زنان مورد آزار و شکنجه با کودکان ، که به صورت يک تحليل پيش بيني کننده مقطعي از ٢٨٥ مورد سوء استفاده شده از زنان که از خدمات عدلي و يا پناهگاه استفاده ميکردند انجام شد به اين نتيجه دست يافتند نمرات منفي حل مساله با نشانه هاي اضطراب و افسردگي زا بطه معناداري دارد، آنها همچنين گزارش نمودند که مهارت هاي حل مسئله ميتواند به کاهش يا تشديد خشونت و تاثيرات مرتبط با آن در سلامت روان کمک کند.
نتايج آزمون همبستگي پيرسون پيرامون رابطه سبک هاي حل مساله (سازنده و غيرسازنده ) با سلامت روان (به تصویر صفحه رجوع شود) فرضيه دوم : بين سبک هاي حل مساله (سازنده و غيرسازنده ) با تفکر انتقادي زنان خشونت ديده خانگي رابطه معناداري وجود دارد.
نتايج آزمون همبستگي پيرسون پيرامون رابطه سبک هاي حل مساله (سازنده و غيرسازنده ) با تفکر انتقادي (به تصویر صفحه رجوع شود) فرضيه سوم : بين تفکر انتقادي با سلامت روان زنان خشونت ديده خانگي رابطه معناداري وجود دارد.
Problem-Solving and Mental Health Outcomes of Women and Children in the Wake of Intimate Partner Violence، Journal of Environmental and Public Healt 2014(11):708198 __ Mchmet G.