چکیده:
این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پرداخته است. علیرغم
پیشرفتهای قابل توجه علم پزشکی، سرطان سومین علت مرگ ومیر ایرانیان پس از بیماریهای قلبی-
عروقی و تصادف بشمار میآید. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، امروزه در سراسر دنیا ١٠
میلیون مورد جدید سرطان در سال تشخیص داده میشود. وقوع سرطان در کشور ما 48-112 مورد در هر
1میلیون نفر برای زنان، و 51- 144 مورد در هر میلیون نفر برای مردان میباشد. رضایت زناشویی شامل
درک زوجین از اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است و بر درک زوجین از جنبه های
مختلف زندگیشان استوار است. در واقع رضایت زناشویی مفهومی کلی و ناشی از نحوه ی ادراک
شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است. به همین دلیل افرادی با رضایت زناشویی بالا هیجان های
مثبت بیشتری را تجربه کرده، از گذشته و آینده خود و دیگران، رویدادهای مثبت بیشتری را به یاد
آورده و از پیرامون خود ارزیابی مثبت تری دارند و آنها را خوشایند توصیف میکنند. کیفیت زندگی
به عنوان چارچوبی برای ارائه خدمات متناسب با جنبههای مختلف زندگی و تخصیص منابع، در نظر
گرفته میشود و برخی از پژوهشگران بهبود کیفیت زندگی را به عنوان مهمترین هدف مداخلات درمانی
نام میبرند. نظریات متفاوتی در مورد مفهوم کیفیت زندگی وجود دارد و اغلب صاحب نظران در این زمینه
توافق دارند که کیفیت زندگی، حقایق مثبت و منفی زندگی را در کنار یکدیگر در نظر میگیرد.
خلاصه ماشینی:
پدرام و همکاران (١٣٨٩) در پژوهشي با عنوان اثربخشي گروه درماني شناختي رفتاري بر درمان اختلال اضطراب ، افسردگي و ايجاد اميدواري در زنان مبتلا به سرطان پستان با بررسي ٢٠ زن مبتلا به سرطان در دو گروه (١٠ نفر گروه آزمايش و ١٠ نفر گروه کنترل ) نشان دادند که اين درمان اميدواري زنان مبتلا به سرطان پستان را به طور معناداري بهبود ميبخشد؛ و همچنين موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگي در آنان ميشود.
کيو٢ و همکاران (٢٠١٨) در پژوهشي با عنوان بررسي اثربخشي درمان شناختي رفتاري بر افسردگي، اختلالات خواب و کيفيت زندگي زنان چيني مبتلا به سرطان پستان با بررسي ٣٩٢ بيمار مبتلا به سرطان پستان و گمارش آن ها در سه گروه (٩٨ نفر در گروه آزمايش و درمان شناختي- رفتاري، ٩٨ نفر در گروه آموزش خودمراقبتي و ١٢١٩٦٢ نفر در گروه کنترل ) نشان دادند که درمان شناختي رفتاري به طور معناداري کيفيت خواب را در زنان مبتلا به سرطان بهبود ميبخشد؛ و موجب کاهش معنادار افسردگي و اختلالات خواب در اين دسته از بيماران ميشود.
طبقه بندي پنجمين ويراست تجديد نظر شده راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني از اختلال افسردگي ٥-DSM ملاکهايي براي دوره افسردگي اساسي، جدا از ملاکهاي تشخيصي براي تشخيص هاي وابسته به افسردگي ذکر کرده است که در زير به آنها اشاره ميشود: الف : پنج تا (يا بيشتر) از علائم زير در يک دوره دو هفته اي وجود داشته اند و نشان دهنده تغيير از سطح عملکرد قبلي هستند؛ حداقل يکي از علائم يا به صورت (١) خلق افسرده يا (٢) از دست دادن علاقه و احساس لذت است .