چکیده:
در تیاتر، بداههپردازی برای آموزش هنرجویان یا روی صحنه بردن نمایشنامهای مکتوب و در سالهای اخیر بیشتر در ایران بهعنوان عنصر برانگیزاننده خودجوشی و خلاقیت همزمان بازیگران و تماشاگران بهکار میرود. تعداد گروههای تیاتری که میتوانند از طریق بداهه پردازی به اجرا برسند در سالهای گذشته در ایران بیشتر شده است. سوال اساسی این پژوهش این است که بداهه پردازی به چه امکان یک شیوه ی اجرایی است، و اینکه آیا گروه نان و عروسک دارای این ویژگی ها است یا نه. آیا مفاهیم اجرا از منظر شکنر در آن حضور دارد یا نه و اینکه به چه صورتی میتواند به آن تکیه کرد. این قابلیتها در تمام حوزههای تیاتر که بداههپردازی به گونهای کاربرد دارد نیز کاملا ضروری و حیاتیاند. هدف این مقاله پژوهش در مفاهیم اجرا به دیدگاه شکنر است و تبیین آن در گروه نان و عروسک چرا که به نظر می رسد گروه تیاتر نان و عروسک به عنوان بهترین گروه تجربی دهه ۷۰ آمریکا روش های متفاوتی داشته اند. این مقاله در پی آن است تا چگونگی فرآیند اجرایی بداهه پردازی بر اساس تفسیر شکنر از نظریه اجرا است. در این راه گروه تیاتر نان و عروسک، بهعنوان شاخص گروه های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی آمریکا، به الگو مورد ارزیابی قرار می گیرد. گروه تیاتر نان و عروسک با استفاده از یک ایده خام، با قابلیتهای فردی و گروهی به اهداف اجرایی خود میرسد. این دیدگاه را پیتر شومان در این گروه پدید آورده و اجرایی میکند. براساس الگوی بداهه پردازی گروه نان و عروسک، بداهه پرداز در تیاتر شش مهارت کسب میکند. در نهایت بر همنمایی اصطلاحات تعریف شده در شش مهارت بداههپردازی و عناصر اجرایی بر طبق نظریه اجرا، یک داده علمی جدید عرضه میکند. در این مقاله سعی میشود با برهم نمایی نظریه اجرا از ریچارد شکنر و مفاهیم آن بر ساختار بداهه پردازی و همچنین تحقیق و انعکاس آن در گروه تیاتر نان و عروسک پیتر شومان در راستای این فرضیه می توان با این تکنیک ها به اجرا و تولید تیاتر رسید، تحقیق شود. همچنین تلاش می شود تا به دنبال پاسخ به این پرسشها باشیم که ؛ چون چگونه گروه تیاتر نان و عروسک با استفاده از یک ایده خام و با قابلیتهای فردی و گروهی و بهکارگیری بداههپردازی به اجرا دست مییابد؟ آیا گروه نان و عروسک، راه و روشهای متفاوتی در این باره دارد؟ چه الگو یا روشهای مشخص و منحصر به فردی را میتوان برای این گروه معرفی کرد؟ عناصر بداههپردازی در گروه نان و عروسک چه وجوه یکسان و همهگیر و جه وجوه منحصر به فردی دارد؟ تنوع و تطور این عناصر چیست؟
In the theater, improvisation is used to teach the students on the stage of writing dramatic plays, and in recent years it is also used as a spontaneous triggering element and simultaneous creativity of actors and audiences. But theater groups can be performed through improvisation. By using improvisation, these groups can achieve a structured implementation by having only one idea and a training space. For this purpose, an improvised player must strengthen his individual and group capabilities. These capabilities are absolutely essential in all areas of the theater that improvise is applied in a way that is applicable. The purpose of this article is to investigate the science of improvisation based on the principles defined for it. In this way, the Bread and Doll Theater Group, as an indicator of America’s 60s and 70s, is being reviewed. The Bread and Dance Theater Group, with its own creative idea, with individual and group capabilities, has come up with its executive goals, which brings this perspective to Peter Schumann in this group. In general, the improviser in the theater earns six skills. Ultimately, a new scientific data will be presented in conjunction with the terms defined in the six skills of improvisation and executive elements.
خلاصه ماشینی:
سوال اساسی این پژوهش این است که بداههپردازی به چه امکان یک شیوهی اجرایی است و اینکه آیا گروه نان و عروسک دارای این ویژگیها هست یا نه؟ آیا مفاهیم اجرا از منظر شکنر در آن حضور دارد یا نه و اینکه به چه صورتی میتواند به آن تکیه کرد؟ اين قابلیتها در تمام حوزههاي تئاتر كه بداههپردازي بهگونهاي كاربرد دارد نيز كاملاً ضروري و حياتياند.
در حالي که بداههپردازي مدرن به ويژه در ساخت و پرداخت لحظات سکوت و در نزديکتر کردن حس پرسوناژها از زواياي مختلف و ايجاد تغيير در آنها، و نيز در طرح و تغيير فضا و ميزانسنها و کشف فضاهاي تازه در اجرا، نقشي اساسي دارد و همه اين امور در حالي صورت میگيرد که بازيگر هیچگونه اطلاعي درباره متني که بايد اجرا شود ندارد (همان: ۶۹).
جدول شماره یک: تلخیص از (سروش، 1398: 338) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} عنصر اعتماد در بستر نظریهی اجرای شکنر، در حلقه اجرایی، در مرحله درام که همان نمایشنامه است، حضور ندارد، بلکه در مراحل متن که رمزگان اصلی و پایه رویدادهاست، شکل میگیرد، در مرحله بالاتر وارد تئاتر میشود، در مرحله تئاتر، رویدادی را گروهی خاص که در اینجا گروه نان و عروسک است، اجرا میکند، که نمایش را شکل میدهد.