چکیده:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های هویت با ابراز وجود و خود تنظیمی از طریق روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد، بدین منظور حجم نمونه ای ۷۳ نفری به صورت در دسترس انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات نیز به صورت در دسترس انجام گرفت. برای ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های هویت صلاحی،ابراز وجود گمبریل و ریچی و خود تنظیمی بوفارد مورد استفاده قرار گردید، از روش آماری تحلیل واریانس (ANOVA) برای فرضیه اصلیو روش آماری همبستگی پیرسونبرای فرضیه های فرعیمورد استفاده قرار گرفت،با توجه به نتایج به دست آمده نمره sig های حاصل برای فرضیه اصلی برابر با ۲۸۲/۰ و ۷۰۴/۰ شدند، در نتیجه فرض صفر تایید و فرض خلاف رد؛ لذا با به احتمال ۹۵% رابطه معنادار نیست. اما نمره های sig فرضیه های فرعی برابر با ۷۹۵/ ۰و ۰۰۱/۰ و ۰۰۶/۰ شده بودند که به جز فرضیه فرعی اول، مابقی فرضیه ها به احتمال ۹۵% معنادار است.
خلاصه ماشینی:
کشور ما به دلیل داشتن جمعیتی با قومیت، اقشار و سبکهایهویتی متفاوت مخصوصا تعداد زیادی دانش آموز و دانشجو نیازمند این است که روشهایی هرچه بهتر و موثرتر جهت ابرازوجود یا جراتورزی و هم چنین خودتنظیمی یا خود کنترلی بهدست آورده شوند و از آن ها استفاده شود، بررسی پژوهشهای انجام شده نشان داد که پژوهشهای بسیاری در بردارنده یکی از سه متغیر سبکهایهویت، ابرازوجود و خودتنظیمی با جامعه های آماری متفاوت بودند، به همین جهت پژوهشگر را بر آن داشت که از هر سه متغیر در یک پژوهش واحد استفاده کند و این اولین پژوهشی است که در بردارنده هر سه متغیر مذکور بوده است، اهمیت اصلی پژوهش در این است که فرد بداند با سبک هویتی و درجه خود تنظیمی و همچنین میزان ابراز وجودش چه راه هایی را برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت اتخاذ کند که به لحاظ زمانی و اقتصادی برایش به صرفه باشد و از اتلاف انرژی جلو گیری گردد(نگارنده).
در این پژوهش هدف پاسخ این سوال است که بین سبکهایهویت با ابرازوجود و خودتنظیمی رابطه وجود دارد یا خیر؟ روش این تحقیق به روش کمی و از نوع همبستگی انجام گرفت، زمان انجام آن زمستان 98 و بهار 99 بوده است، جامعه مورد استفاده در این تحقیق افراد عضو در شبکههای اجتماعی مجازی ساکن تهران و سنندج بودند، روش نمونهگیری به شیوه دردسترس انجام گرفت و حجم نمونه مورد مطالعه شامل 73 نفر بوده است که دامنه سنی آن ها از 16 تا 60 سال بوده،اکثر آن ها مجرد و غیر شاغل نیز بوده اند.