چکیده:
جریان خاورشناسی بهطور رسمی در ضمن جنگهای صلیبی و با اهدافی مشابه، شروع به کارکرد و نتایج بسیار چشمگیری برای جهان غرب به ارمغان آورد. بهگونهای که سرمنشأ برای بسیاری از استعمارگری و تسلط مادی و معنوی بر سرزمینهای اسلامی قرار گرفت. جریان شرقشناسی را میتوان به چهار دوره تقسیم نمود: دوره آغاز (قرن 12) در درون کلیسا، دوره رنسانس (قرن 16) که خاورشناسی را به خارج از دیوار کلیسا کشاند، دوره رنسانس خاورشناسی (قرن 19) که رویکردی انتقادی نسبت به گذشته خویش داشته و تلاش میکند، هرچه بیشتر خود را آکادمیک نماید و درنهایت دوره مدرن (قرن 20) که خاورشناسی بهطور کامل پرستیژ آکادمیک و بیطرفانه به خود گرفته است. این چهار دوره از طریق تحلیل تاریخی آثار خاورشناسان پیرامون قرآن بهدستآمده و در یک نگاه کلی، نتیجه گرفته است که رویکرد خاورشناسی از رویکردی کاملاً ستیزهجویانه و غیر منصف، به رویکردی علمی و بیطرف و نسبتاً منصف در حال تبدیل بوده است؛ اما بااینحال تحلیل آثار قرآنی خاورشناسان در همه دورهها نشان میدهد که این جریان هرگز از قیدوبند ستیزهجویی با قرآن خارج نشده و باوجود برخی آثار درخشان در دورههای اخیر، همچنان بسیاری از پژوهشهای خاورشناسان، رنگ و بوی انتقادی و تردید افکنانه خود را حفظ کرده است.
The Orientalism movement officially began to work during the Crusades and with similar goals, bringing remarkable results to the Western world. In such a way that it became the source for many colonies and material and spiritual domination over Islamic lands. The stream of Orientalism can be divided into four periods: the beginning period (12th century) inside the church, the Renaissance period (16th century) that pulled Orientalism out of the church wall, the Renaissance period (19th century), which has a critical approach to its past and endeavors to show him more and more academic, and finally the modern period (20th century) in which Orientalism has pretended to have full academic and impartial prestige. These four periods have been obtained through the historical analysis of the works of Orientalists around the Qur'an and in a general view, it has been concluded that the Orientalist approach has changed from a completely malicious and unfair approach to a scientific, neutral and relatively fair approach; However, the analysis of the Qur'anic works of Orientalists in all periods shows that this stream has never been free from the shackles of malice with the Qur'an, and despite some brilliant works in recent periods, many Orientalists studies have retained their critical and skeptical tone.
خلاصه ماشینی:
این چهار دوره از طریق تحلیل تاریخی آثار خاورشناسان پیرامون قرآن بهدستآمده و در یک نگاه کلی، نتیجه گرفته است که رویکرد خاورشناسی از رویکردی کاملاً ستیزهجویانه و غیر منصف، به رویکردی علمی و بیطرف و نسبتاً منصف در حال تبدیل بوده است؛ اما بااینحال تحلیل آثار قرآنی خاورشناسان در همه دورهها نشان میدهد که این جریان هرگز از قیدوبند ستیزهجویی با قرآن خارج نشده و باوجود برخی آثار درخشان در دورههای اخیر، همچنان بسیاری از پژوهشهای خاورشناسان، رنگ و بوی انتقادی و تردید افکنانه خود را حفظ کرده است.
ج. مفهوم سیاسی: هنگامیکه در یک مضمون سیاسی از شرق صحبت میشود، درواقع به خطری اشاره دارد که جهان مسیحیت غربی و دنیای سرمایهداری را تهدید میکند و این خطر تنها در اسلام نهفته است (سلیمانی، 1393)[1] تعاریف متفاوتی از خاورشناس و خاورشناسی وجود دارد (سعید، شرقشناسی، 1371: 15ـ16؛ زمانی، شرقشناسی و اسلامشناسی غربیان، 1385: 43-51 ؛ معارف، درآمدی بر قرآنپژوهی مستشرقان و آسیبشناسی آن، 1384: 42).
ک: حمدان، طبقات المستشرقین، بیتا: 3؛ شبلی، الاستشراق، تاریخه و اهدافه شبهات المستشرقین ضد الاسلام، بیتا: 19)؛ زیرا تا پیشازاین، غربیان آشنایی بسیار محدود و جزئی از شرق داشتند که غالباً محصول مراودات عادی دو ملت بود و گاهی نیز شاهد فعالیتهای خاورشناسانه و ارائه نقدهای پراکنده علیه اسلام و قرآن هستیم (آزاد، تحلیل و نقد مطالعات قرآنی مستشرقان، 1391: 126ـ127)؛ اما اوضاع رقتانگیز و هرجومرج و فرسایش امپراتوری روم شرقی باعث شده بود که این پدیده تا قرنها رشدی نداشته باشد (الهامی، 1394).