چکیده:
تحلیل مسائل پیچیده استراتژیک و مدیریتی بدون توجه به ابزارهای نوین و کارآمد، منجر به فهم نادرست مسائل شده و راهکارهای عملیاتی برای تصمیمگیران ایجاد نمینماید. نفت بیتردید از مهمترین نهادههای تولیدی است که هرگونه تغییر در شاخصهای بازاری آن نظیر قیمت یا بی ثباتی، تقریبا تمامی کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت از جمله کشور ما که وابسته به درآمدهای نفتی است را تحت تاثیر قرار میدهد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل تعارض استراتژیک ذی نفعان بازار نفت است. تعارض استراتژیک، یک مسئله تصمیم گیری مشترک یا تعاملی است که دو یا چند تصمیم گیرنده وجود دارد که هر تصمیم گیرنده دارای یک انتخاب است، و دغدغه تصمیم گیرنده، انتخاب دیگران است. در این پژوهش از مدل گراف برای حل تعارضات که ذیل تئوری بازیها قرار می گیرد استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که نگه داشتن قیمت در محدوده خاص اولویت اوپک است و هر چقدر اوپک از سهم خود کم میکند، تولید کنندگان شرکتی مستقل و تولید کنندگان آمریکایی شیل، تولید خود را افزایش خواهند داد و جای خالی آنها را پر می کنند.
Analysis of complex strategic and management problems without considering efficient tools, ends in misunderstanding and providing insufficient operational solutions for decision-makers. Crude oil, undoubtedly is one of the most important production entities that any change in the oil market indices such as price or volatility, affect almost all oil producers and exporters, including our country, which its national income is totally dependent on oil price. The main purpose of this research is to analyze the strategic conflict of the oil market stakeholders. Strategic conflict is a shared or interactive decision-making problem that happens when two or more decision-makers have shared choices and each decision has to be made in consideration of other decisions. In this research, the graph model is used to solve decision making conflicts. The research findings have shown that keeping prices within a certain range is a priority for OPEC. While OPEC market share declines, independent corporate producers and US shale producers would increase their productions and gain more market share.
خلاصه ماشینی:
مقاله پژوهشي: تحليل استراتژيک عرضه کنندگان بازار بين المللي نفت مبتني بر مدل گراف 2 1 ،٣ عادل آذر٤ سيد علي ايازي ، مقصود اميري ، حميدرضا فرتوک زاده تاريخ دريافت : ٩٨/٩/٢٩ تاريخ پذيرش : ٩٨/١١/١ چکيده تحليل مســائل پيچيده اســتراتژيک و مديريتي بدون توجه به ابزارهاي نوين و کارآمد، منجر به فهم نادرست مسائل شده و راهکارهاي عملياتي براي تصميم گيران ايجاد نمي نمايد.
مدل گراف براي تحليل تعارضات 5 مناقشات با ذي نفعان متفاوت در يک مساله ، داراي ماهيت چند معياره و چند تصميم گيرنده هستند؛ به عبارت ديگر، اين مسائل ، داراي چندين فرد ذينفع با مطلوبيت هاي متضاد هستند که بايستي در تعامل با يکديگر ١Lin and Tamvakis ٢Schmidbauer and Rosch 3Hosseini et al 4Kaufmann et al ٥Graph Model for Conflict Resolution (GMCR) اقدام به اتخاذ تصميمات مديريتي نمايند.
براي بررسي پايداري هر بازيگر، راه حل هاي مختلفي موسوم به مفاهيم حل ارائه شده است (فلاحتي و همکاران ، ١٣٩٦؛ ٢٠١١ Hipel &Mandani ) که مهم ترين آنها به شرح زير است : ١- تعادل نش : معرف وضــعيتي اســت که يک بازيگر خاص نميتواند با حرکتي يک جانبه با فرض ثابت بودن راهبرد ساير بازيگران به وضعيت بهتري دست يابد (١٩٥١ ,Nash).
ظرفيت توليد اين شرکت ها، در سال ٢٠١٩ به ميزان ٥٦ ميليون بشکه در روز، يعني بيش از ٥٤ درصد از تقاضاي جهاني نفت آغاز مي شود، و انتظار ميرود که همچنان ادامه يابد، زيرا بسياري از پروژه هاي جديد تجاري با ظرفيت بالا براي نفت شيل مورد تاييد و توسعه قرار ميگيرند (٢٠١٩ ,OPEC).