چکیده:
این پژوهش نحوه نمایش وقایع تاریخی دوره قاجار و پهلوی برای بازتولید ایدئولوژی دوره معاصر و ایجاد پشتوانه تاریخی برای آن را در سریال تاریخی " در چشم باد" با استفاده از راهبردهای انتقال ایدئولوژی مطالعه میکند. ترکیب نظریه برساخت معنای استوارت هال با راهبردهای انتقال ایدئولوژی تامپسون، چارچوب نظری مناسبی برای دستیابی به هدف پژوهش ارائه میدهد. با شناسایی دو مولفه اصلی بازنمایی شده در سریال یعنی نهاد مطبوعات و شخصیتهای سیاسی تاریخی، از نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل و شناخت رمزگان به کار رفته در فیلم، و مطالعه اسنادی برای فهم تنوع روایتهای تاریخی دوران بازنمایی شده استفاده میشود. یافتهها نشان میدهند که این سریال با استفاده از حذف و گزینش و تحریف زمانی به تقویت ایدئولوژی جمهوری اسلامی در دوره معاصر پرداخته و از از سه راهبرد الف) عادی سازی یا چیزوارگی به وسیله بازنمایی برخی روایات، و چشم پوشی از روایتهای دیگر برای طبیعی جلوه دادن وقایع اجتماعی و سیاسی آن دوران، ب) مشروعیت زدایی در همه مولفهها ج) چندپارگی به وسیله مطلوبیتزدایی از برخی شخصیتهای مهم سیاسی. با استفاده از این سه راهبرد، روایتهای تاریخی در خدمت تقویت ایدئولوژی جمهوی اسلامی ایران بودهاند. این پژوهش نشان میدهد که بهرهمندی از متون و اسناد تاریخی در تحلیل نشانهشناسی میتواند ضمن افزودن بر غنای تحلیل و درک رمزگان ایدئولوژیک، ابزار مناسبی برای شناخت راهبردهای انتقال ایدئولوژی در مطالعه فیلم باشد.
This article analyses An Iranian Historical TV series that called “Dar Cheshm-e Baad” (In the Eyes of The Wind) to explore operation of Ideology by semiotic analysis and historical review. Two main components in mentioned series are the institution of the press and, political figures in Iranian history. Signs and documents are compared based on theoretical synthesis between Hall’s construction of meaning and Thompson’s operation of Ideology. For this, the film watched more than 10 times and two main factors extracted as Press and Political actors. The signs of these Factors analyzed by Fisk’s semiotic analysis and they matched to competing narratives by historical documents. According to findings the film has been able to strengthen the ideology of the Islamic Republic of Iran by means of deleting, selecting and altering of historical statements by using three modes: a) Normalization through representing certain statements and ignoring other narratives to feature the social and political events of that time b) Legitimization upon the whole elements c) fragmentation through the destitution of some key political characters.Using This modes, historical narratives boost the Ideology of Islamic Republic of Iran. This study shows that using historical documents in semiotic analysis provides rich tool for studying the operation of Ideology in film analysis.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش با استفاده از مطالعۀ اسنادی، تنوع روایت های تاریخی دوران بازنماییشده در فیلم شناسایی شده است و با بهره گیری از نشانه شناسی جان فیسک نحؤە بازنمایی دو عامل کلیدی تحولات اجتماعی، یعنی نهاد مطبوعات و نخبگان سیاسی در سه سطح رمزگان اجتماعی، رمزگان فنی و رمزگان ایدئولوژیک تحلیل شده اند.
در این سریال از سه راهبرد الف ) عادیسازی یا چیزوارگی به وسیلۀ بازنمایی برخی روایات ، و چشم پوشی از روایت های دیگر برای طبیعی جلوه دادن وقایع اجتماعی و سیاسی آن دوران ، ب ) مشروعیت زدایی در همۀ مؤلفه ها ج ) چندپارگی از طریق مطلوبیت زدایی از برخی نخبگان مهم سیاسی برای انتقال ایدئولوژی مورد نظر استفاده شده است .
او جدولی تدوین کرده است که در بالای آن ، چهار نوع گفتمان اجتماعی را که یک کار هنری میتواند انتقال دهد بدین شرح معرفی میکند: (١) گفتمان ایدئولوژی نهادینه شده یعنی گفتمان رسمی، (٢) گفتمان تضاد که گاهی یک ضدتاریخ را بیان میکند، (٣) گفتمان حافظۀ اجتماعی و تاریخی و (٤) گفتمان یک تفسیر اصلی و مستقل و در پایین جدول ، چهار نوع رویکرد را قرار میدهد که یک اثر احتمالا در رابطه اش با تاریخ با آن انطباق دارد: (١) رویکرد بالاـپایین که بر افراد در قدرت و مثال هایی از اقتدار آنها تمرکز دارد، (٢) رویکرد پایین ـبالا که در آن مسائل اجتماعیـتاریخی توسط توده ها، مردم ، یک کشاورز و غیره تصویر میشوند، (٣) رویکرد از درون که نویسنده به دیدگاه خویش متعهد است و خودانعطافی خاصی را به نمایش میگذارد، و (٤) رویکرد خارجی که درصدد برساخت بافتار ایدئولوژیک جدید یا مدل های برساخته است .