چکیده:
هنجارهای حقوقی ابزاری برای تنظیم روابط میان تابعان حقوقاند. در نتیجه به هر میزان که پیچیدگی روابط میان تابعان حقوق بیشتر باشد، به طریق اولی، پیچیدگی هنجارهای حقوقی نیز بیشتر خواهد شد. از سویی، یکی از دغدغههای اصلی در فضای حقوق نظم منطقی حاکم بر هنجارهاست. به همین سبب بینظمی در مجموعة هنجارهای حقوقی همیشه مورد انتقاد حقوقدانان بوده است. اسباب سقوط تعهدات جزء آن دسته از مفاهیم حقوقی است که از حیث طراحی و نظم حاکم بر مصادیق آن، ذیل مادة 264 قانون مدنی، عموماً مورد انتقاد حقوقدانان و محققان حقوقی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی و تحلیلی به رشتة تحریر درآمده است، مشاهده خواهد شد که در پرتو رویکرد فرمالیسم حقوقی و منطق فازیِ حاکم بر روابط میان تابعان حقوق و به طریق اولی هنجارهای حقوقی اسباب سقوط تعهدات و مادة 264 قانون مدنی در قالب یک مجموع که نظمی منطقی دارد طراحی و به تصویب رسیده است.
Legal norms are a tool for regulating relations between legal subjects, so the more complex the relationship between legal subjects, the more complex the legal norms will be. On the other hand, one of the main concerns in the legal field is the logical order of the norms. That is why the existence of disorder in the set of legal norms has always been criticized by lawyers. The cause of termination of obligations is one of those legal concepts that has been widely criticized by lawyers and legal writers for its design and discipline under Article 264 of the Civil Code. In the present study, which has been written in a descriptive and analytical way, it will be seen that in the light of the legal formalism approach and fuzzy logic governing the relations between legal subjects and through the first legal norms, the cause of extinguishing obligations and Article 264 of the Civil Code as a whole, which have a logical order, have been designed and enacted.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر، که با روش توصـيفي و تحليلـي بـه رشـتۀ تحريـر درآمـده است ، مشاهده خواهد شد که در پرتو رويکرد فرماليسم حقوقي و منطق فازي حاکم بـر روابـط ميـان تابعـان حقـوق و بـه طريـق اولـي هنجارهاي حقوقي اسباب سقوط تعهدات و مادة ٢٦٤ قانون مدني در قالب يک مجموع کـه نظمـي منطقـي دارد طراحـي و بـه تصـويب رسيده است .
١. البته hwg lrhgi فارغ از اينکه آيا فرماليسم حقوقي ناشي از نظم منطقي موجود در فضاي نيازها و منـافع و قـدرت و بـه طورکلي فضاي روابط ميان تابعان حقوق است يا خير؟ مفهوم فرماليسم حقوقي در تحليـل روابـط حقـوقي بايـد عوامـل متعـددي از جملـه مفـاهيم ، هنجارهـاي مـاهوي، و نيـز ساختارهاي لازم براي اعمال هنجارهاي يادشده در نظر گرفته شود.
اقدام قانون گذار سبب شده برخي حقوق دانان برجسته ، که نظم تأليفات خـود را بـر پايـۀ مـواد قانون طراحي کرده اند، نيز، بدون آنکه قائل به تقسيم شوند يا اسباب يادشده در مـادة فـوق را نقـد کنند، به ترتيب ، به ذکر احکام اين شش عامل بپردازند و فقط قائل به اين نقـد باشـند کـه اسـباب ديگري نظير مرور زمان بايد به مصاديق مادة ٢٦٤ افزوده شود (شهيدي ١٣٩١: ٣٦).
در مقابل ديدگاه اول ، ميتـوان اقالـه را بـه دلايلي از زمرة اسباب سقوط تعهد خارج کرد: اقاله در اصل سبب سقوط و انحلال قـرارداد اسـت (مادة ٢٨٣ قانون مدني) و تعهد، به تبع آن ، ساقط ميشود و همان طور که اشاره شد سـبب سـقوط تعهد سببي است که مستقيم تعهد را زايل ميکند.