چکیده:
«حدیث»، به عنوان میراث ارزشمند، پس از آموزههای قران کریم مهمترین منبع معارف اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی به شمار میرود. یکی از مواردی که به حدیث اعتبار و ارزش میدهد، منبع حدیث است که همواره مورد اهتمام حدیث پژوهان بوده است . «بیان الایمه للوقایع الغریبه و الاسرار العجیبه» که در دوران معاصر توسط شیخ مهدی زین العابدین نگاشته شده است، به عنوان یک منبع احادیث مهدوی به شمار میرود. این کتاب که مورد استناد برخی از جریانهای انحرافی قرار گرفته، با رویکردی خاص به نقل روایاتی پرداخته و از جمله آنها روایات علایم ظهور است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی، تحلیلی ضمن معرفی مولف، به علایم الظهور کتاب مذکور، پرداخته است. نتایج حکایت از آن دارد که مولف علاوه بر عدم انضباط ساختاری، از مصادری گمنام و بعضا موهوم استفاده کرده است. تکرار فراوان برخی از روایات، خصوصا روایاتی که به مساله ظهور اشاره دارند و نقل از منابع اهل سنت،وجود احادیث تازه یافت،عدم دقت در تفسیر روایات،نقل مضامین تکراری، از جمله اشکالات این کتاب است.
خلاصه ماشینی:
این کتاب که مورد استناد برخی از جریانهای انحرافی قرار گرفته، با رویکردی خاص به نقل روایاتی پرداخته و از جمله آنها روایات علائم ظهور است.
تکرار فراوان برخی از روایات، خصوصا روایاتی که به مساله ظهور اشاره دارند و نقل از منابع اهل سنت،وجود احادیث تازه یافت،عدم دقت در تفسیر روایات،نقل مضامین تکراری، از جمله اشکالات این کتاب است.
1 همچنین مولف در نقل احادیث خود به روایاتی اشاره دارد که در آنها واژههایی غیر متداول عصر معصوم و تازه یافت دیده میشود؛ به عنوان نمونه وی از واژههایی مانند «یبنون بالاجر» 2 ، «مقلد»، 3 «میامیر» 4 ، «انقلاب» 5 استفاده کرده است که جاعل آن بدون توجه به اینکه در دوران معصوم از این عبارات استفاده نمیشده یا برخی فارسی میباشند، بهره برده است .
3 البته بر اساس بررسی منابع مورد استناد بیان الائمه، این حدیث در متون روایی شیعه وجود ندارد، بلکه برخی از متون اهل سنت، مانند الدر المنتظم في السر الأعظم 4 و ینابیع الموده قندوزی 5 شبیه عبارت بیان الائمه را نقل کردهاند که از اساس روایت نیست.
6 روایتی دیگر که در بیان الائمه به نقل از امیرالمؤمنین مورد استناد این جریان قرار گرفته است: «إذا خرج القائم ینتقم من أهل الفتوى بما لا یعلموا فتعساً لهم ولأتباعهم أوَ کان الدین ناقصاً فتمموه أم کان به عوجاً فقوموه، أم هَمَّ الناس بالخلاف فأطاعوه أم أمرهم بالصواب فعصوه أم هَمَّ المختار فیما أوحی إلیه فذکروه أم الدین لم یکتمل على عهده فکملوه أم جاء نبیاً بعده فاتبعوه؛ زمانی که قائم قیام کند از اهل سلیمیان، روش نقد و بررسی روایات مهدویت، ص 179.