چکیده:
زیارت اولیای خدا از عبادات مورد سفارش در معارف قرآن و اهل بیت: است. این عمل عبادی، آثار تربیتی فراوانی در زائر ایجاد میکند که از آنها نقش تربیتی آن در بُعد اعتقادی است. زیارت قبور اولیای خدا، همراه با خواندن زیارتنامههای مأثوری که برای آنان بیان شده، زائر را به سوی شناختی واقعی از عالم هستی و ارتباطات موجود در آن سوق میدهد.
در این مقاله، با بررسی توصیفی و تحلیلی محورهای اساسی زیارت به دست آمد که رکن اساسی زیارت در بُعد اعتقادی، پرورش توحیدمحوری، یعنی اعتقاد به وحدانیت پروردگار است. ازاینرو، در همه زیارتنامهها، مؤثر اصلی در عالم را پروردگار معرفی شده است و در مرحله بعد، هدایت به سوی برگزیدگان الهی و کسانی که خداوند به آنان توجه خاص کرده است و محبوب پروردگار گردیدهاند. معادباوری و ارتباط متقابل با ارواح برگزیدگان خدا از دیگر آثار زیارت در بُعد اعتقادی بر زائر است که باعث باورمندی او به جهان دیگر میشود.
زیارت اولیای خدا نقش مهمی در شناخت واسطههای فیض الهی دارد و انسان را با این واقعیت آشنا میکند که فیض الهی را باید از مسیر بندگان خاص خدا دریافت کرد.
کلیدواژهها: تربیت، تربیت اعتقادی، زیارت، توحید.
خلاصه ماشینی:
در شرح این سخن گفته شده است: حقیقت بندگی، که تذلل و اطاعت است، بدون حصول معرفت صورت نمیپذیرد؛ چراکه تا انسان به مقام عظمت و بزرگواری و جلال کسی آگاهی پیدا نکند، تذلل و اطاعت نیز صورت نخواهد پذیرفت و اما معرفت نیز ریشه و پایهاش توحید پروردگار است و تا این اصل، ثابت و پابرجا نشود، نمیتوان روی آن بنایی درست کرد و کسی که در مقام توحید استوار نبوده و آشکارا یا پنهانی، به غیر خداوند توجه میکند و غیر او را حتی اگر امام معصوم7 باشد، در گرهگشایی و اجابت دعاها مستقل بداند و در زیارت او از خدا غافل شود، هنوز پایه معرفت او محکم و پابرجا نشده و در نتیجه، معرفتی برای او حاصل نشده است (مصطفوی، 1385ش، ص23 و 24).
به زائران مشاهد متبرکه اهل بیت:، سفارش شده است از زیارتنامههای مأثور استفاده کنند؛ زیرا زائر در این زیارتنامه، مقابل مضجع امام، در مرحله اول اعلام عقیده میکند؛ با تفکر موحدانه در محضر مزور حاضر میشود و با ادبیات توحیدی با امام نجوا میکند؛ از او استمداد میکند و تربیت توحیدی مییابد؛ با باور قلبی بیان میکند که همه امور در دست خداست و همه وسایل به اذن او، در این عالم اثرگذار میشود و این سخن حکمای ربانی، سرلوحه زندگی او قرار میگیرد که «لا مؤثر فی الوجود الا الله» (شیخ صدوق، 1398ق، ص68).