چکیده:
از آنجاییکه بازار پول نقش انکارناپذیری در اقتصاد ایران ایفا میکند، وقوع بحران مالی در این بازار کل اقتصاد کشور را با بحران مواجه میکند. پیشبینی بحرانهای بانکی برای مقابله با آنها و کاهش اثرات آنها ضروریست. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی وجود رابطه بین شاخصهای سرمایه و نقدینگی با احتمال وقوع بحران مالی در بانکها و امکان پیشبینی آن میباشد. برای بررسی این موضوع، از معیارهای سرمایه و نقدینگی معرفی شده توسط کمیته بازل بعنوان شاخص سرمایه و نقدینگی و از آماره Z آلتمن بعنوان معیار ورشکستگی استفاده شده است و نمونهای متشکل از 16 بانک پذیرفته شده در بورس تهران و فرابورس ایران انتخاب و دادههای آنها بین سالهای 1391 تا 1396 با استفاده از روش رگریسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین شاخص سرمایه با احتمال وقوع بحران مالی در بانکهای نمونه ، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد درحالیکه بین شاخص نقدینگی و احتمال وقوع بحران رابطه معناداری مشاهده نگردید.
The money market has an undeniable role in the economy of Iran. The financial distress in this market can effect whole countries economic system. Anticipation of this situation for confronting and reducing the impact of the banking crises is required. So, the aim of this study is to investigate the relationship between capital and liquidity measures and probability of financial distress and possibility of its anticipation in banking sector. For doing this study, we used of capital and liquidity measures defined by Basel Committee as capital and liquidity indexes and of altman Z score as criterion of the financial distress. A sample of 16 banks listed on Tehran stock exchange and Iran OTC was chosen. Their data was examined for the period from 2012 to 2017 by logit regression model. The results of study showed that it is a negative relationship between capital measures and probability of financial distress, but we did not find relationship between liquidity measures and probability of financial distress.
خلاصه ماشینی:
لذا هدف از انجام اين پژوهش ، بررسي وجود رابطه بين شاخص هاي سرمايه و نقدينگي با احتمال وقوع بحران مالي در بانک ها و امکان پيش بيني آن ميباشد.
براي بررسي اين موضوع ، از معيارهاي سرمايه و نقدينگي معرفيشده توسط کميته بازل به عنوان شاخص سرمايه و نقدينگي و از آماره Z آلتمن به عنوان معيار بحران مالي استفاده شده است و نمونه اي متشکل از ١٦ بانک پذيرفته شده در بورس تهران و فرابورس ايران انتخاب و داده هاي آن ها بين سال هاي ١٣٩١ تا ١٣٩٦ با استفاده از روش رگريسيون لجستيک مورد آزمون قرار گرفته است .
لذا اين مقاله سعي دارد به مباني نظري موجود در زمينه کارايي معيارهاي معرفيشده توسط کميته بازل در مورد سرمايه و نقدينگي براي پيش بيني و کاهش احتمال بحران مالي ٤ و به طور خاص در بانک هاي ايراني، با پاسخ دادن به سؤالات ذيل بيفزايد: 1 .
بازه زماني که پژوهش در آن انجام شده است از سال ١٣٩١ تا پايان سال ١٣٩٦ به مدت ٦ سال بوده است و براي بررسي رابطه بين نسبت هاي نقدينگي و سرمايه معرفيشده در بازل ٣ با بحران هاي مالي، از روش لجستيک استفاده شده است ، زيرا در پژوهش هاي انجام شده قبلي (مانند پناهي، اسد زاده و جليلي مرند، ١٣٩٣؛ فورتس و کالوتيچو، ٢٠٠٦) توانايي بيشتر اين مدل در پيش بيني بحران مالي نسبت به ساير مدل ها اثبات گرديده است .