چکیده:
قرآن کریم نگاهی خاص به مسائل اخلاقی را پیشروی مخاطبین خویش میگشاید و زمینه بسیاری از دیدگاههای اخلاقی را فراهم میسازد. یکی از این دیدگاههای مربوط به کارکردِ(نتیجه، اثر و حاصل یک چیز) اخلاق است. با رجوع به آیات قرآن نظیر آیه هشتم سوره ابراهیم، رفتار اخلاقی، موجب زیادت و نقصان در خودِ انسان (من) هستند نه زیادت و نقصان در نعمت. این نگرش قرآنی، اخلاق را بهمثابه مولفه شکلدهنده و هویتبخشِ ساختار وجودی انسان مینگرد. اثبات این نگرش، هدف اصلی این مقاله است، لذا در این مقاله، با گردآوری کتابخانهای اسناد مورد نظر و رجوع به آیات مرتبط در گام نخست، به روش توصیفی تحلیلی(استفاده از دادههای فلسفه اسلامی) این مسئله اثبات شده است.
The Holy Koran opens a special look at moral issues to its audience and provides the basis for many moral views. One of these views is related to the function (outcome, effect and result of something) of ethics. By referring to the verses of the Koran, such as the seventh verse of chapter Abraham, moral behavior causes excess and deficiency in man (self), not excess and deficiency in blessings. This Koranic view envisages morality as a shaping and identity-giving component of the structure of human existence. Proving this attitude is the main purpose of this article. Thus, in this article, via the library collection of the intended documents and referring to the relevant verses as the first step, this issue has been proven by descriptive-analytical method (using data from Islamic philosophy).
Keywords
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله به دنبال تحليل اين مسئله هستيم که بر اساس آيات قرآن کريم (با محوريت آيه 7 سوره ابراهيم)، يکي از کارکردهاي دروني رفتار اخلاقي، مبني بر شکلدهي هويت و شاکله انسان است.
در اين تحقيق به آثار اجتماعي اخلاق پرداخته است درحاليکه در مقاله حاضر، بهدنبال تحليلي دروني از اثر و حاصل اخلاق (براساس آيات قرآن کريم) در هويت انسان هستيم.
در اين تفسير بر اساس اصل عدم تقدير در آيه، شکر به زيادي خود انسان (هويت وجودي وي) و کفران به نقص در خود او تعبير شده است.
(همان) در اين مقاله با استفاده از تفاسيري که مبتني بر عدم تقدير واژه در آيه شريفه هفتم سوره ابراهيم است، به بررسي تأثير عمل اخلاقي در هويت انسان ميپردازيم.
آيات تجسم اعمال بر اين پيشفرض استوار است که رفتارهاي اخلاقي انسان، به انسان هويت و شکلي الهي يا شيطاني ميدهد که البته در اين دنيا قابل مشاهده نيست، اما در آخرت هر کس حقيقت خويش و ديگران را به چشم حقيقت خواهد ديد.
پذيرش اين مسئله که اخلاقيات مؤثر در هويت انسان است، تفسير آيه اينگونه ميشود که در صورتي که فردي اهل شکر باشد، خود او اضافه ميشود، به اين معنا که هويتش و شخصيتش توسعه يافته و به تعالي و وحدت نزديکتر ميگردد.
پذيرش اين مسئله که اخلاقيات مؤثر در هويت انسان است، تفسير آيه اينگونه ميشود که در صورتي که فردي اهل شکر باشد، خود او اضافه ميشود، به اين معنا که هويتش و شخصيتش توسعه يافته و به تعالي و وحدت نزديکتر ميگردد.