چکیده:
با مروری گذرا بر پیشینه تحولات جمعیت در جمهوری اسلامی ایران، پدیده سونامی سالمندی جمعیت، سقوط تاریخی نرخ باروری بانوان ایرانی، محقق نشدن نرخ جانشینی، دگرگونی هرم سنی جمعیت و غفلت همگانی از بحران قریبالوقوع کاهش جمعیت کشور، دو نکته بنیادین در مسئله جمعیت کشور قابل تأمل جدی و توجه ویژه است.
خلاصه ماشینی:
اگر قرار باشد میان تربیت فرزند و تحصیل یک گزینه انتخاب شود، باید تربیت فرزندان را انتخاب نمود؛ زیرا مهر مادری و پدری و نیازمندی محبت فرزندان، هیچ جایگزینی نداشته و از تحصیل مهمتر است و فرزندآوری سبب ایجاد انگیزههای جدید و مختلف در والدین و بهویژه مادر میشود.
اگر چه مشکل سالمندی در ایران اسلامی هنوز به صورت حاد نمایان نشده است، اما به دلیل ساختار جمعیتی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که در سالهای آینده ابعاد این مشکل افزایش خواهد یافت و شاید بتوان آن را سونامی آینده جمعیتی ایران دانست.
با این شرایط پیشبینی میشود از سال 2050 به بعد، نسبت جمعیت سالمندی در ایران به بیش از 30 درصد خواهد رسید که از متوسط جهانی بیشتر بوده و شرایط جدیدی در کشور شکل خواهد گرفت و این شرایط به دلیل نداشتن برنامهریزی و سیاسگذاریهای مدون، برای کشور خطرناک و بحرانساز خواهد شد.
اگرچه این خودِ والدین هستند که تصمیم میگیرند چند فرزند داشته باشند و کس دیگری نمیتواند برای آنها تصمیم بگیرد؛ اما نگاهی به تاریخچه بحث کنترل جمعیت در کشور، گویای آن است که والدین افزون بر شرایط خودشان، باید به آینده فرزندان و کشورشان نیز بیاندیشند.
حال با توجه به اینکه نرخ باروری جانشینی در ایران حدود 2/2 است یا به عبارت دیگر هر زن باید 2/2 فرزند به دنیا بیاورد تا پس از دو نسل، جمعیت کشور ثابت و بدون تغییر باقی بماند و با توجه به اینکه نرخ حوادث و مرگ و میر و ناباروریها در ایران بالاتر از نرم جهانی است، توصیه کارشناسان و صاحبنظران این است که برای برخورداری از یک جمعیت پویا و در حال رشد پایدار و خانواده کامل و شاد و پیشگیری از بروز بحرانهای خانوادگی و اجتماعی، توصیه میشود هر زوج حداقل 4 فرزند به دنیا بیاورند.