چکیده:
در این مقاله با استفاده از دادههای مربوط به دهکهای هزینهای ایران و سالنامه آماری کشاورزی به بررسی اثر زکات در توازن اجتماعی در اقتصاد ایران پرداخته شده است. به همین منظور براساس دلالتهای روایات دو فرض برای پرداخت زکات در نظر گرفته شده است: اول) پرداخت زکات تا رفع فقر؛ دوم) پرداخت زکات تا رفاه مطلوب. برای این منظور ظرفیت زکات برای دو حالت انحصار در موارد 9 گانه و تعمیم موارد زکات محاسبه گردید و روشن شد که در حالت انحصار میزان زکات بالقوه در اقتصاد ایران در مقایسه با حجم فقر ناچیز بوده و نمیتواند اثر مهمی داشته باشد. اما در نظریه تعمیم، زکات نه تنها ظرفیت ریشهکن کردن فقر را دارد بلکه میتواند نقش مؤثری را نیز در تأمین رفاه مطلوب داشته باشد. همچنین مشخص شد که تورم در اقتصاد ایران منجر به افزایش شکاف درآمدهای زکات و حجم فقر میشود. با محاسبه پارامترهای مدل از دادههای اقتصاد ایران مشخص شد که اولاً فاصله طبقاتی در اقتصاد ایران زیاد است و با احتساب فروض مدل امکان ایجاد توازن اجتماعی در اقتصاد ایران بدون اصلاح ساختار ثروت گروه زکاتدهنده وجود ندارد. این به خوبی تأکید میکند که راهکار زکات برای نظام اقتصادی اسلام است و در جامعهای که روابط بین پدیدهها براساس نظامهای اقتصادی مختلف تعریف شده است زکات کارایی اصلی خود را نخواهد داشت.
the role of zakat on the social balance of the Iran’s economy has been studied by Using the data related to the Iran’s Income decades and the Agricultural Statistics Yearbook, . In addition, by calculating the parameters of the stochastic model of Zakat, its implications have been investigated in the Iran’s economy. For this purpose, based on the implications of the traditions, two assumptions are made for the payment of zakat: (1) the payment of zakat to the extent of poverty reduction, and (ii) the payment of zakat to the desired utility. For this purpose, first, the potential capacity of zakat was estimated in the monopoly of nine cases. It became clear that the level of potential zakat in the Iran’s economy in monopoly versus the volume of poverty is insignificant and can not have a significant impact on poverty alleviation.By calculating the model parameters from Iran's economy data, firstly, the classes gap in the Iran's economy is high and, as the data and static studies confirm, considering the model assumption, there is no possibility of creating a social balance in Iran's economy without reforming the wealth structure of the zakat payer group. This strongly emphasizes that, despite the Zakat solution for poverty reduction for the Islamic economic system, and in a society where relations between phenomena are defined on the basis of different economic systems, Zakat does not have its main function. In other words, in the economic system of Islam, by establishing Islamic economic relations, the various roots of poverty have decreased and by reducing the amount of poverty, Zakat's revenues will not only help to provide the welfare level for all classes of society, but also the surplus of zakat resources can be used in other expenditures of Zakat.
خلاصه ماشینی:
براساس آیات و روایات، خداوند متعال زکات را بهطورعمده برای رفع فقر و تأمین حداقلهای معیشتی خانوار نیازمند وضع کرده و ضرورت دارد بخش عظیمی از این درآمدها بین فقرا تقسیم شود (شعبانی و کاشیان، 1392، ص4) در روایات نیز اشاره شده است که اگر زکات پرداخت شود، فقر نیز از بین میرود.
طبق آمارها، درآمد بالقوه زکات بهویژه براساس فتوای انحصار اموال مشمول در موارد نهگانه بسیار کمتر از آن است که بتواند برای رفع فقر در اقتصاد ایران کفایت کند؛ زیرا اولاً اموال مشمول در جوامع صنعتی امروز بهگونهای تغییر کرده که نصاب زکات آنها کمتر شده است و ثانیاً حجم فقر موجود در جوامع امروزی با توجه مناسبات و روابط پیچیده و جدید جوامع افزایش یافته است که بهطورعمده ناشی از یک نظام غیر الهی است.
بررسی امکان ایجاد رفاه نسبی در فرضیه تعمیم زکات همانطورکه در نمودار مشخص شده است منابع زکات در این حالت برای رساندن جامعه به حد متوسط کافی به نظر نمیرسد.
مطابق مدل ارائه شده توابع پویا تصادفی توابع ثروت دو گروه زکاتدهنده و زکاتگیرنده برای حالت رفع فقر و تعمیم منابع زکات و با تعدیل نسبت به تورم به صورت زیر است: (11) ()=160929450 (39/40)(152497226+85439655 0 w ()) (12) ()=40542433 38256940+152497226/40 0 +85439655/40 0 /()w () 6.
آشکار شد که میزان زکات بالقوه در اقتصاد ایران در حالت انحصار در مقابل با حجم فقر ناچیز و نمیتواند برای رفع فقر تأثیر مهمی داشته باشد؛ امّا با بررسی دادهها براساس نظریه تعمیم موارد زکات مشخص شد که در این نظریه زکات ظرفیت ریشهکن کردن فقر را دارد.